ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل مهسا
مهسا
40 ساله از تهران
تصویر پروفایل محیا
محیا
28 ساله از تهران
تصویر پروفایل فلای
فلای
46 ساله از نجف آباد
تصویر پروفایل حسام
حسام
44 ساله از تهران
تصویر پروفایل پرستو
پرستو
46 ساله از آبادان
تصویر پروفایل غزل
غزل
33 ساله از مشهد
تصویر پروفایل شهرام
شهرام
49 ساله از تهران
تصویر پروفایل سحر
سحر
40 ساله از خوی
تصویر پروفایل بدون نام
بدون نام
47 ساله از تهران
تصویر پروفایل محمد
محمد
31 ساله از خوی
تصویر پروفایل ماه
ماه
39 ساله از تهران
تصویر پروفایل شیوا
شیوا
42 ساله از رباط کریم

آدرس و شماره تلفن زن صیغه بندرعباس

زن صيغه بندرعباس با عشوه ی بیش از حد گفت خب حالا نوبتی هم باشه نوبت سامیاره. وای مامانم اینا با این طرز حرف زدنش میخواست توجه زن صغه بندرعباس و جلب کنه

آدرس و شماره تلفن زن صیغه بندرعباس - زن صیغه


زن صیغه بندرعباس

هم میخونه هم میزنه همه یه صدا گفتن اووووووووووو نه. جدی؟ پس امشب باید بزنه برامون... زن صغه بندرعباس گفت با کمال میل اخ دوست داشتم وسطش خراب کنه یا صداش قشنگ نباشه موقع خوندن. زن صيغه اي در بندرعباس اومد گیتار گذاشت بالای پاش و رو به من گفت اهنگ درخواستی ندارین؟ نننچ.. نگام به زن صغه بندرعباس افتاد که اخماشو مثل چنگیز مغول کرده توهم داره به من نگاه میکنه.. واا پسره مشکل اعصاب و روان داره یه دقیقه میخنده یه دقیقه اخماشو میکنه توهم. .ناخواسته ضربان قلبم رفت بالا. .. قیافش جذبه داشت بدون اخم باز اخمم که میکرد دیگه هیچی... زن صيغه بندرعباس گفت بخون هر چی عشقت میکشه

گفت یه چی میخونم که هم شما همراهیم کنین هم... ادامه ی جملشو نگفت وقتی زن صيغه اي در بندرعباس خوندنش تموم شد همه دست زدیم واسش. ..نگاهی بهش انداختم نیشش تا بناگوش باز بود. بیچاره فکر کرده نفهمیدم مخاطبش زن صیغه بندرعباس بوده.. با عشوه ی بیش از حد گفت خب حالا نوبتی هم باشه نوبت سامیاره... وای مامانم اینا با این طرز حرف زدنش میخواست توجه زن صغه بندرعباس و جلب کنه. روزبه با اخم به شماره تلفن زن صیغه بندرعباس نگاه کرد میدونستم به خاطر طرز حرف زدنش که حرص میخوره بیچاره اینقدر که سره زن صیغه بندرعباس حرص خورده تو زنگیش سره هیچی نخورده... زنان صيغه اي بندرعباس گفت زن صيغه اي در بندرعباس گیتار بده شهریار گیتارشو داد دست زن صغه بندرعباس.

زن صيغه بندرعباس گفت چی میخوای بخونی؟

زن صيغه بندرعباس گفت چی میخوای بخونی؟ شماره تلفن زن صیغه بندرعباس واستون شاد خوند من میخوام غمگین بخونم.گفت واای من عاشق اهنگای غمگینم. .چیه این اه شادا فقط چرت و پرتن.. اخ دوست داشتم کلشو بکنم که اینقدر خود شیرینی نکنه. خب حالا اگه اهنگی خاصی مد نظرتونه بگین. اگه هم نیست خودم بخونم.. همه بهم نگاه انداختن گفت داداش اهنگ اولی رو خودت بخون دکمی رو ما میگیم باشه و شروع کرد...

تا وقتی که زنان صيغه اي بندرعباس اهنگ و تموم کرد نتونستم ازش چشم بردارم خییلی قشنگ میخوند. ..صداش فوق العاده بود. وقتی تموم شد همه اول بهش نگاه کردن که زنان صيغه اي بندرعباس تعجب کرد و گفت خوب نبود؟ تا این جمله رو گفت هممون تازه به حال خودمدن برگشتیم و واسش دست زدیم همه تو کف بودن که چقدر خوب خونده. من خودم شخصا عاشق این اهنگ شدم. .. گفت واااای عزیزم معرکه بود سامیار گفت ممنون زن صیغه بندرعباس گفت دمت گرم سامی جوون. .ایول داری. اهنگ دومتو واسه فرداشب نگه دار داداش باشه عیبی نداره بعدم بلند شدیم که بریم بخوابیم.

تو تخت همش فکرم پیش زنان صيغه اي بندرعباس بود

تو تخت همش فکرم پیش زنان صيغه اي بندرعباس بود... فکر نمیکردم بتونه خوب بزنه و بخونه ولی خب اشتباه فکر میکردم اینقدر فکر کردم که خوابم برد... صبح که بیدار شدم شدید سرحال بودم هواهم که عالی بود و این یعنی یه روز خووووب... رفتم طبق هر روز دوش گرفتم و رفتم پایین. ساعت 9 بود همه داشتن صبحونه میخوردن خیلی با انرژی یه سلاام خیلی بلند گفتم. انگار همه از با زن صیغه بندرعباس بودن من شارژ شده بودن چون جو عوض شد و اون سکوت قبلی نبود.

مطالب مشابه