، شخصی که فوق العاده ازش متنفرم و فقط اس ام اس عاشقانه برای همسر سرکار خوشحالی اس ام اس عاشقانه برای همسر یک چند باری باهاش بیرون رفتم. مثل همیشه تماسش رو رد کردم. اس ام اس عاشقانه برای همسر صبح بخیر یک تار موی امیر رو به صد تا مثل دنیل نمی دم! و اس ام اس عاشقانه برای همسر مرد تازه فهمیده بودم که دلتنگی عجب حس بدیه! مثل خوره توی وجود آدم میشینه و ذره ذره تخریبت می کنه. و من چقدر توی این روزها قلبم ترک خورد و هر لحظه باید آماده ی تخریب درونیم باشم! دلم برای شیطنت هایی که با اس ام اس عاشقانه برای همسر سرکار داشتیم، عاشقی های لحظه به لحظه با امیر و کلکل هامون سر تعیین شیفت خیلی تنگ شده بود. هیچ خبری ازشون نداشتم، یک ماه بود که حتی اس ام اس عاشقانه برای همسر هم زنگ نزده بود بهم، فکر نمی کردم این قدر زود بخوام فراموش بشم!
آروم لای در رو باز کردم و سرکی کشیدم مثل همیشه هیچ کس خونه نبود و من توی تنهاییم پرسه می زدم. رفتم توی آشپزخونه و قهوه ی فوری درست کردم قهوه ای که تلخی اش با زندگیم متناسبه و کامم رو از اس ام اس عاشقانه برای همسر خنده دار که هست تلخ تر می کنه. صدای زنگ موبایلم برای بار دوم بلند شد و من بازهم اهمیتی به طرف پشت خط ندادم. دلتنگم، دلتنگ عشق سوخته ای که من هم مجنونش بودم و هم لیلیش! اسیرم، اسیر تردید و بغضای روزانه ام. شبم پر از هوای دلتنگیست و روزم پر از نفسهایش.. . بغضم رو انکار کنم؟ عشقم رو به اعدام اس ام اس عاشقانه برای همسر عزیزم فراموشی و جبر بسپارم ؟ چیکارکنم؟ اس ام اس عاشقانه برای همسر صبح بخیر عاشقی دل سوخته. عاشقی پر از هوای یار.. .
اس ام اس عاشقانه برای همسر زحمتکش که خالی از هوای منه.
اس ام اس عاشقانه برای همسر زحمتکش که خالی از هوای منه. دلم برای غربت چشمهاش و قلبم برای آغوش گرم و پر از مهر مجنونم خیلی تنگه! مثل همیشه قهوهم سرد شد و من هم مثل تمامی روزها همونقدر تلخ و بی روح از خوردنش منصرف شدم. ورق زندگی من برگشت و غم های عالم روی ورق زندگی ام حکم رو باخت!
اس ام اس عاشقانه برای همسر سرکار مهرا بود
و من همون طور مات و متحیر نگاهم رو به باخت زندگی ام سوق میدم! صدای زنگ در بلند شد به ساعت نگاه کردم یقین اس ام اس عاشقانه برای همسر سرکار مهرا بود بدون اس ام اس عاشقانه برای همسر نگاه کنم در رو باز کردم و به جای جُسته ی ریز مهرا با هیکل لقب مرد شب رو بهش نسبت می داد، چشمهاش از همیشه ترسناک تر بود و همین ترس موجب شد که لحظه ای رعشه ای در بدنم ایجاد بشه! صدای پوزخند صدا دارش رو شنیدم و بازم بی تفاوت از کنار پوزخند معنی دارش گذشتم. بیا » بازم نیشخندی چاشنی لبش کرد و وارد شد، خواستم برم توی آشپزخونه که با دستای لرزون گفتم « تو صدای ضامن اسلحه سکوت اون جا رو شکست و باعث شد که با وحشت به عقب برگردم، تا اومدم کاری انجام بدم. .. به سمتم حمله ور شد و محکم به دیوار کوبیدم. از درد نفسم توی سینم حبس شد. با اس ام اس عاشقانه برای همسر عزیزم به پهلوش زدم که کمی سست شد و باعث شد اس ام اس عاشقانه برای همسر صبح بخیر شل بشن و اسلحه از دستش بیفته به سمت اسلحه هجوم بردم که درد بدی توی سرم ایجاد شد، و بعدش مثل گربه ای پرتم کرد کنار دیوار. کمرم از شدت طعمبرر خوردم ب اون دیوار تیر کشید، طعم شور خون رو توی دهنم احساس می کردم بی اهمیت پاشدم رفتم سمتش هجوم آورد طرفم. نه انگار واقعا قصد جون م رو کرده بود گلدون کریستالی رو برداشتم و به سمتش پرتاب کردم گلدون با اس ام اس عاشقانه برای همسر خنده دار برخورد کرد و به هزار تی که تبدیل شد و صدای شکستنش همچون ناقوسی در فضا پیچید. بعدش اس ام اس عاشقانه برای همسر به گوشه ای پرتم کرد. سوزش بدی کف دستم ایجاد شد.
قطره های گرم و لزج خون حالم رو بدتر می کرد. و صدای برخورد قطرات با سرامیک کف اتاق مثل صومعه در سرم تکرار می شد. آروم ناله می کردم پوزخندی زد و آروم آروم سمتم قدم برداشت نه می تونستم کاری بکنم و نه کسی تو ساختمون بود که ازش طلب کمک کنم. اومدم از سر جام بلند شم که کمرم تیر کشید و مجبور شدم دوباره همون جا بنشینم. هر قدم که به سمت می اومد، توی تنم رعشه ای ایجاد می شد من تموم این صحنه هارو با چشما ی خودم دیدم و هربار امیر بود که ناجی قصه ی زندگیم می شد اما الان! نه اس ام اس عاشقانه برای همسر سرکار هست که نجاتم بده و نه مکان همون مکان قبلیه! نزدیک تر شد و تنها کاری که تونستم بکنم اس ام اس عاشقانه برای همسر مرد بود که با پای راستم توی صورتش بزنم. صورتش چرخید و از گوشه ی لبش خون سرازیر شد با دیدن خون وحشی شد و سیلی های محکمی به صورتم میزد جون توی تنم نمونده بود و نای اس ام اس عاشقانه برای همسر کوتاه کردن از خودم رو هم نداشتم. با صدای زنگ گوشیش بُراق نگاهم کرد و گوشیش رو جواب داد کلفه سری تکون داد و با تمسخر نگاهم