ايه براي صيغه محرميت کدام است؟ - صیغه
بعدش منو عسل. بعدش منو احسان که هردوتا پشت به هم و دست به سینه.این مدل پیش نهادی احسان بود.ینی روانیمون کرد با مدلایی که میگرفت بعدش سوره برای صیغه محرمیت یه تکی که یه دستش تو جیب شلوارش اون یکی دساش گوشه کتش. امیر که روم نشد به دعا برای صیغه محرمیت بگم عسلم یه تکی گرفت که مدلش خیلی ملوس بود همین باعث شد احسانم ادای اونو در بیاره تا عکس ازش بگیرم خیلی شبیه بود اداش به مدل ايه براي صيغه محرميت.
عسل: آنا تو و دعا برای صیغه موقت هم وایسن واسه عکس. از این که آیه برای صیغه موقت این حرفو زده بود خیلی خوشحال شدمو اما یه نگاه به آیا کردم معلوم بود اونم از. اول رفتیم کنار هم وایسادی.یکی گرفت. یکم صمیمی تر هرکی ندونه ما که میدونیم زنو شوهرین.
سوره برای صیغه محرمیت و گفت سری که درد نمیکنه
آیه جهت صیغه محرمیت خندیدو گفت باشه بابا مراعات شمارو کردم.گفتم یهویی دلتون نخواد. سوره برای صیغه محرمیت و گفت سری که درد نمیکنه رو که دستمال نمیبندن داداش من. احساس کردم ايه براي صيغه محرميت ناراحت شد بعد روبه ما گفت زود باشین دیگه. آریا دستشو انداخت دور گردن من یه عکس گرفت آیه برای صیغه موقت.
آیه برای خواندن صیغه محرمیت عسل خانم یه مدل دیگه بعد میریم آیه جهت صیغه محرمیت رفت پشت سر منو یه دستت انداخت دور گردنم و یکی هم دور شکمم بود و سرشم کنار گوشم.خیلی معذب شدم.آیه برای صیغه موقت و سوره برای صیغه محرمیت داشتن جلو جلو میرفتن. آنی خانمم لبخند دندون نما. ايه براي صيغه محرميت گفت واووووو. خیلی عالی مدل بیست یک دو سه....
سوره برای صیغه موقت منو به خوش فشار دادم گفت شیرینی من فقط تویی میفهمی؟ آره بابا آره. منو آیه جهت صیغه محرمیت و عسل با هم راه میرفتیم واقعا هوا داشت سرد میشد دماغ داشت میفتاد از سرما. آیه برای صیغه موقت دویید جلو و گفت امیر یه لحظه میشه وایسی.رفت رو بروی دعا برای صیغه محرمیت واستادو گفت انگار قصد داری مریض شی؟
نه چطور. چرا کلاه نمیزاری نیوردم. فقط مشکلت اینه اوهوم. عسل کلاه از تو کیفش در اوردو گذاشت واستاد رو نوک پاش و کلاه و گذاشت سر دعا برای صیغه محرمیت. امیر لبخندی به ايه براي صيغه محرميت زدو گفت ممنون. خواهش میکنم. و بعد شالم انداخت دور گردنش. بیا ببین این چطوریم تشکر کرد اما آیه برای خواندن صیغه محرمیت...هعیییی روزگار. چیزی نگفتمو به راهم ادامه دادم.
واقعا دعا برای صیغه موقت معنی عشقو نمیفهمه
واقعا دعا برای صیغه موقت معنی عشقو نمیفهمه نمیدونه من نگرانش بودم. که مریض نشه. هوی چته شیرینی چرا ترش کردی.؟ ها! ای بابا ها نه بله. میگم چته ناراحتی. هیچی مهم نیست. این از کجا فهمید.از کیفم درشون اوردم و آنا من اگه تو رو نشناسم که سوره برای صیغه موقت نیستم بده من اون کلاه و شال. گرفتم سمتش. گفت نه قبول نیست اینجوری از دلت در نمیاد تازه من خودمم اینجوری دوست ندارم.
پس چجوری؟ باید خودت بزاریش سرم و شالم دور گردنم بندازی. هرچند ازش ناراحت بودک اما... کلاه از دستش گرفتم و اونم خم شد جلو آروم گذاشتم سرش مواش خراب نشه و بعد شالو از دستش گرفتم مرتب پیچیدم دور گردنش.الهی فداتشم با این قدوبالاش. هواسم نبود از دهنم پریدو به زبان کردی گفتم. آری گیان بقربانی او قدو بالاتومه. به حالت تعجبی گفت.؟هوع آری هوع نه بله. و بعد با هم با صدای بلند.
خندیدیم چون ادای اونو در اوردم. هیچی بابا باخودم حرف زدم آنا چی گفتی.؟ آنا تو فهش میدی به من قبول نیست کردی خیلی سخته. بعد توام یواش گفتی دیگه هیچی دیگه. جان من چی گفتی. عزیز من گفتم آری گیان بقربان او قدو بالای تومه. نمیگم اونوقت ینی چی