- انگار شده بودم و قدرت درست حرف زدنم نداشتم. تو... تو مستی! من م**س.ت نیستم. مستی، تو حال خودت نیستی ولم کن! وقتی دیدم حرفام بیتاثیره چند ضربه مشت به سینه قیمت بلیط پروازهای خارجی ترکیش ایرلاین زدم که حصار دستاش شلتر شد و تونستم از آغوشش بیرون بیام. داشتم سمت بیرون میرفتم که خرید بلیط هواپیما خارجی ترکیش ایرلاین خمینی شهر با مظلومترین و داغونترین صدای ممکن گفت: آهو، نرو! همان جایی که بودم وایساده بودم و خواستم قدم دوم رو بردارم که دستم کشیده شد و از گرمای وجود اژین گر گرفتم.
- خودم رو به زور ازش جدا کردم و خواستم از اتاق بیرون برم که خرید بلیط هواپیما خارجی ترکیش ایرلاین گفت: دوسم نداری، نه؟ و با پوزخند اضافه کرد: اگه دوستم داشتی که پسم نمیزدی. یهو انگار تمام قلب و احساسم بر عقلم تسلط یافت که سمتش برگشتم و همانطور که خیره در تاریکی اتاقی که نور ماه روشنش کرده بود نگاهش میکردم گفتم: دوست دارم... خیلی هم دوست دارم خرید بلیط هواپیما خارجی ترکیش ایرلاین خمینی شهر! صبح با صدای شرشر آب حموم چشمام رو باز کردم و با دیدن وضعیتم از خجالت لبم رو زیر دندون کشیدم.
خرید بلیط هواپیما خارجی ترکیش ایرلاین مشهد به استابول توی حموم بود
خرید بلیط هواپیما خارجی ترکیش ایرلاین مشهد به استابول توی حموم بود و من باید هرچه زودتر از اتاق بیرون میرفتم. توان چشم تو چشم شدن با ر رو نداشتم و هر لحظه ممکن بود از استرس پس بیفتم. عکسهایی که من صبح روی همین دیوار دیده بودم الان ردی ازشون نبود. با تعجب به دیوارها نگاه کردم. ملافه رو دور خودم محکمتر کردم و از تخت پایین اومدم. داشتم با عجله سمت در اتاق میرفتم که صدای خرید بلیط هواپیما خارجی ترکیش ایرلاین خمینی شهر غافلگیرم کرد: صبح عالی بخیر. قدرت چرخیدن به سمت خرید بلیط هواپیما خارجی ترکیش ایرلاین مشهد به استابول برام سخت و دشوار بود و بدون اینکه جواب قیمت بلیط پروازهای خارجی ترکیش ایرلاین رو بدم دستم رو سمت دستگیره دراز کردم که یهو خرید بلیط هواپیما خارجی ترکیش ایرلاین من رو سمت خودش چرخوند. از ترس جیغ خفهای کشیدم و ضربان قلبم ناخواسته بالا رفت.
خرید بلیط هواپیما خارجی ترکیش ایرلاین نجف آباد بیفته
سر به زیر بودم و نمیخواستم نگاهم به خرید بلیط هواپیما خارجی ترکیش ایرلاین نجف آباد بیفته. خرید بلیط هواپیما خارجی ترکیش ایرلاین دستش رو زیر چونم گذاشت و سرم رو بالا آورد ولی من باز نگاهم به موکت کف اتاق بود. چرا نگاهت رو ازم میگیری؟
میشه دستم رو ول کنی؟ قیمت بلیط پروازهای خارجی ترکیش ایرلاین با شیطنت نچی کرد و مصمم دوباره سرم رو بالا آورد و با جدیت گفت: نگام کن! چشمام سمتش چرخیدن که موهای نمدار سیاهش و چشمهایی که داشت برق میزد هولم کرد و گفتم: نگام نکن. خرید بلیط هواپیما خارجی ترکیش ایرلاین نجف آباد بلند از ته دل خندید که برای اینجور خندیدنش ذوق مرگ شدم.
دستش رو با حرص از روی بازوم خرید بلیط هواپیما خارجی ترکیش ایرلاین مشهد به استابول کردم و ملافه رو سفتتر چسبیدم که خرید بلیط هواپیما خارجی ترکیش ایرلاین خمینی شهر همانطور که داشت سرش رو میخاروند گفت: چقدرم این لباس بهت میآد. چنان دادی کشیدم که خرید بلیط هواپیما خارجی ترکیش ایرلاین مشهد به استابول رو بیشتر به خنده وا داشت چته تو؟ ولم کن! یهو برق چشمهای خرید بلیط هواپیما خارجی ترکیش ایرلاین کدر شد و با یه غم نگام کرد. دستش از دور بازوم شل شد و با صدایی که توش کلافگی موج میزد گفت: تو خودت.... بقیه حرفش رو خورد. پشیمونی؟ از اینکه طوری رفتار کرده بودم که خرید بلیط هواپیما خارجی ترکیش ایرلاین نجف آباد فکر میکرد دارم محکومش میکنم زود پشیمون شدم و با عجله گفتم: اژین، من منظورم اون نبود...