ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل بدون نام
بدون نام
39 ساله از تهران
تصویر پروفایل پرستو
پرستو
46 ساله از آبادان
تصویر پروفایل سامان
سامان
37 ساله از تهران
تصویر پروفایل شیوا
شیوا
42 ساله از رباط کریم
تصویر پروفایل میترا
میترا
47 ساله از شهریار
تصویر پروفایل بی نام
بی نام
40 ساله از تهران
تصویر پروفایل بدون نام
بدون نام
47 ساله از تهران
تصویر پروفایل سامان
سامان
42 ساله از تهران
تصویر پروفایل نوید
نوید
49 ساله از تهران
تصویر پروفایل محیا
محیا
28 ساله از تهران
تصویر پروفایل مهسا
مهسا
40 ساله از تهران
تصویر پروفایل بی نام
بی نام
35 ساله از بوشهر

خرید بلیط هواپیما خارجی فلای تودی

بلیط هواپیما خارجی فلای تودی. پرواز خارجی فلایتیو با تعجب سمتم چرخید و بلیط هواپیما فلای تودی هم با چشمهایی که درشت کرده بود

خرید بلیط هواپیما خارجی فلای تودی - بلیط هواپیما


خرید بلیط هواپیما خارجی فلای تودی باعکس

 دختر خوب سرما میخوری. بوی عطر اژین مستم کرد و همانطور که سرم رو بالا گرفتم تا ببینمش گفتم: بلیط هواپیما فلای تودی امشب آبروم میره. اژین خندید: هندزفری میذارم نشنوم حرفاتون رو. و بعد من رو از آغوشش بیرون کشید و گفت: برو پیش مهمونات زشته. و من در تایید حرفش به پذیرایی برگشتم.با دیدن اینکه بلیط هواپیما خارجی فلای تودی در مورد تیپ و قیافه بلیط هواپیما فلای تودی نظر میداد و شیرین میخندید به نظریههای صبا کم مونده بود اشکم درآد. با رسیدن به چند قدمیشون شیرین با ذوق گفت: آب آبگوشتت رو زیادتر کن که شقایقم داره میاد.

توی دلم مجلس ترحیم راه انداختم، ولی برای حفظ آبروم لبخندی زدم و گفتم: جمعمون جمعتر میشه! و به استکان چاییهاشون اشاره کردم و گفتم: چاییتون رو چرا نخوردید، یخ کرد که؟ و خواستم سینی چای رو بردارم که بلیط هواپیما خارجی فلای تودی زودتر از من بلند شد و گفت: من عوضش میکنم. و سپس سینی رو از روی میز برداشت و سمت آشپزخونه رفت. بعد اینکه چاییهای سرد شده رو عوض کرد رو به من گفت: من تو کدوم اتاق لباسم رو بپوشم تا ببینی؟ خواستم بگم برو تو اتاق من، که زود زبونم رو گاز گرفتم و با ترس نگاهش کردم.

خرید بلیط هواپیما خارجی فلای تودی اگه میرفت

خرید بلیط هواپیما خارجی فلای تودی اگه میرفت اتاق من زود میفهمید که من تنهایی همیشه تو اتاق سر میکنم. به خاطر همین گفتم: تو آشپزخونه عوض کن بلیط هواپیما خارجی فلای تودی. پرواز خارجی فلایتیو با تعجب سمتم چرخید و بلیط هواپیما فلای تودی هم با چشمهایی که درشت کرده بود زل زده بود بهم: میگم آهو، تو اتاقاتون چی هست مگه؟ لبخند کجی زدم و گفتم: هیچی، یکیش اتاق کار اژینه، روش حساسه، اتاق ما هم که ریخت و پاشه، بخاطر همین میگم. خرید بلیط هواپیما خارجی فلای تودی با تعجب پرسید: مگه آشپزها هم اتاق کار دارن؟

آره مگه نمیدونستی؟ بلیط هواپیما خارجی فلای تودی لبخندی زد و گفت: ریخت و پاش باشه، مگه من غریبهم؟ و بعد بدون توجه به من سمت اتاقم رفت و وارد اتاق شد. استرس تموم وجودم رو فرا گرفته بود و داشتم پس میافتادم. پرواز خارجی فلایتیو هم از جاش بلند شد و گفت: منم برم یه سرکی به اتاقتون بکشم ببینم چطوره؟ و اون هم با عجله رفت.

بلیط خارجی هواپیما بعد زدن تقهای وارد اتاق شد

پشت سرش رفتم و بلیط خارجی هواپیما بعد زدن تقهای وارد اتاق شد که دیدم بلیط هواپیما فلای تودی وسط اتاق وایساده و داره با تعجب با اطراف نگاه میکنه. خرید بلیط هواپیما خارجی فلای تودی با دیدن دیزاین اتاق با هیجان گفت: بلیط خارجی هواپیما من رنگ و لعاب اتاق رو ببین، چقدر رمانتیک. سمت کمد لباسم رفت و خواستم بگم بازش نکن ولی دیر شده بود.

پرواز خارجی فلایتیو هم بعد دیدن تنها لباسهای من توی کمد با تعجب نگام کرد. پس لباسهای شوهرت رو کجا آویزون میکنی؟ صبا هم منتظر زل زده بود به من که یهو صدای اژین اومد که با صدای بلندی گفت: صاحبخونه کجایی؟ نفس راحتی کشیدم و با هیجان گفتم: الان میام. شیرین و بلیط خارجی هواپیما یکصدا با هم گفتن: شوهر ندیده! خوشحال از نجات یافتنم سمت صبا و شیرین گفتم: اژین گشنهست بریم شامش رو بدم واسه شقایق شام نگه میدارم. هر دوتاشون موافقت کردن و پشت سر من از اتاق بیرون اومدن

مطالب مشابه