ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل غزل
غزل
33 ساله از مشهد
تصویر پروفایل سحر
سحر
40 ساله از خوی
تصویر پروفایل حمیدرضا
حمیدرضا
37 ساله از نجف آباد
تصویر پروفایل شهرام
شهرام
49 ساله از تهران
تصویر پروفایل شیوا
شیوا
42 ساله از رباط کریم
تصویر پروفایل محمد
محمد
31 ساله از خوی
تصویر پروفایل حسام
حسام
44 ساله از تهران
تصویر پروفایل بدون نام
بدون نام
47 ساله از تهران
تصویر پروفایل مهسا
مهسا
40 ساله از تهران
تصویر پروفایل فلای
فلای
46 ساله از نجف آباد
تصویر پروفایل محیا
محیا
28 ساله از تهران
تصویر پروفایل ماه
ماه
39 ساله از تهران

خرید خانه در تهران با 400 میلیون ممکن است؟

خرید خانه در تهران با ۴۵۰ میلیون توجهای نکرده بود. خرید خانه با ۴۰۰ میلیون در کرج که صبرش تمام شده بود از جایش برخاست و به سمت ستاره رفت. -کی تموم میشه؟

خرید خانه در تهران با 400 میلیون ممکن است؟ - خرید خانه


خرید خانه نوساز در تهران با 400 میلیون

میزه میشگی اش رفت. سرجایش نشست و به ستاره خیره شد. ستاره اخمی تحویل خرید آپارتمان تا 500 میلیون در تهران داد و به سمت سیاوش قدم برداشت. خرید خانه در تهران با ۴۵۰ میلیون پوزخندی زد و می زی نزدیک ورودی برا ی نشستن انتخاب کرد.

ستاره کنار سیاوش قرار گرفت. -خوش اومد ید چی میل دارید؟! سیاوش در چشمان ستاره خیره شد و گفت: دقایقی بعد، سیاوش در حالی که آرام آرام قهوه اش را مینوشید به سالم، همون هم ی ش گی. ستاره که مشغول کارش بود خیره بود.

خرید خانه در تهران با ۴۵۰ میلیون

خرید خانه در تهران با ۴۵۰ میلیون سماجت به خرج داده بود

و منتظر بود ستاره کارش تمام شود و با هم به خانه بازگردند. ساعت دو بود و هنوز سیاوش در کافی شاپ حضور داشت. ستاره نیز کارش تمام شده بود و گزارش کار را آماده کرده بود و منتظر بود سیاوش پول قهوها ش را حساب کند و برود که او نیز برود.

تمام به خرید خانه در تهران با ۴۵۰ میلیون توجهای نکرده بود. خرید خانه با ۴۰۰ میلیون در کرج که صبرش تمام شده بود از جایش برخاست و به سمت ستاره رفت. -کی تموم میشه؟

ساعت 10: 2 دقیقه است. ستاره چشمانش را به خرید خانه با ۴۰۰ میلیون در کرج دوخت و گفت: -گفتم که برو مجبور نبودی منتظر بمونی!

خرید خانه با ۴۰۰ میلیون در کرج عصبی دندان هایش را بر رو ی هم فشرد و گفت: -به موقع اش حالت و میگیرم مطمئن باش. -ببخشید! خرید خانه با 600 میلیون در تهران عصبی کنار کشید و جای خود را به سیاوش اخمالو داد. خرید خانه با 600 میلیون در تهران: ستاره بیرون منتظرتم زود ب یا. و به سمت خروجی کافی شاپ رفت. سیاوش با چشمانش رفتن او را دنبال کرد. وقتی خرید خانه در تهران با 400 میلیون از کافی شاپ بیرون زد به سمت ستاره بازگشت و گفت: -اگه مشکلی داشتید به من بگیدابروهای ستاره از تعجب باال رفت و گفت: سیاوش دستش را در جیب شلوار کتان کرم رنگش فرو کرد

سیاوش فقط سرش را تکان داد. ستاره از جایش برخاست مانتوی سرمه ای رنگ کوتاه اش را مرتب کرد کیفش را برداشت. سیاوش نیز به حرکات او خیره بود. ستاره درحالی که از کنار سیاوش میگذشت گفت: -به شما ربطی نداره به لج بازی ستاره آرام خندید. ستاره از کافی شاپ بیرون زد. سیاوش گوشی را باال آورد. پسورد گوش یاش را زد و شماره ای را گرفت. ستاره عصبی در جلو را باز کرد و سوار شد. در را که بست.

خرید خانه در تهران با 400 میلیون پژو ۴۰۵ نقره ای رنگش را به حرکت در آورد.

-دیگه نیا دنبالم! خرید خانه در تهران با 400 میلیون پوزخندی زد و گفت: -من میخوام دنبال نامزدم و ایراد ی در این موضوع نمیبینم! ستاره اخم هایش را درهم کشیده بود و پاسخی نداد. نم یتوانست چیزی بگوید.

خرید خانه در تهران با 400 میلیون شروع به تحقیر کردنش میکند.

میدانست هرچه بگوید خرید خانه در تهران با 400 میلیون شروع به تحقیر کردنش میکند.

آهی کشید و با چشمان اشک یاش به رو به رو خی ره شد. به خانه که رسیدند ستاره سریع پیاده شد و بی توجه به اپارتمان ۴۰۰ میلیونی تهران ولیعصر انقلاب بهسمت خانه رفت. اپارتمان ۴۰۰ میلیونی تهران ولیعصر انقلاب عصبی با مشت محکم به فرمان ماشین کوب ید و ارام غرید: -دارم برات ستاره خانوم. فقط بشین و ببین فعال دور، دور توئه نوبت به منم میرسه و اون وقت به دادت برسه!

ستاره به خاله اش سالم کرد و به سمت اتاقش رفت پس از تعو یض لباس هایش به سمت آشپزخانه آمد. خاله اش در حال گرم کردن غذا بود.

-چه خبرا دخترم؟!

ستاره لبخندی زد وگفت: گوشی خبری نیست. چند روز دیگه حقوق اولم رو میگیرم. م یخوام یه و یکم لباس بگیرم و بقی هاش رو پس انداز کنم. خاله اش لبخند مهربانی زد و گفت: -کار خوبی میکنی عروسک لبخندی کنج هایش بود و با گوشی جدیدش ور م یرفت. امروز نسبت به روز های قبل خیلی خلوت بود و کسی نبود. ساعت ۱۱ ونیم ظهر بود. رنگ مش کی گو شی اش را دوست داشت. در باز شد. سرش را باال آورد متعجب به اپارتمان ۴۰۰ میلیونی تهران ولیعصر که وارد شده بود خیره شد. آن ساعت از روز این جا چه میکرد؟! درحالی که پوزخندی کنج لب ها یش جاخوش کرده بود به سمت ستاره رفت.

رو به رویش قرار گرفت. -به، به دختر خاله خوبی؟ گوشی جدید مبارک! ستاره اخمی کرد و گفت: خرید آپارتمان تا 500 میلیون در تهران دستانش را روی میز ستاره قرار داد و به سمتش خم شد واینجا چی میخوا ی خرید آپارتمان تا 500 میلیون در تهران؟ بزن برو حوصله تو یکی رو ندارم. گفت: -حوصلهاتم سرجاش میارم ج یگر. ستاره کالفه پوفی کشید و گفت

مطالب مشابه