نزاع در سراسر اقیانوس اطلس از طریق تلفن ابراهیم تاتلیس لیلیم لی ثابت شد که کم ی سهام هاش پر هزینه ست و به تدریج اون از زندگی من خارج شد و کنار رفت، هر باری که اون سعی میکرد از سهام هاش برای نفوذ به هر چیزی استفاده کنه من اون رو شکست می دادم. ابراهیم تاتلیس لیلیم لی ریمیکس سنگدل شدم و خودم رو ظالم کردم و به خودم قسم خوردم که هیچ زنی حتی ی ک گوشه کوچولو از قلبم رو نداشته باشه اما بعد از اون، تو بود ی، کری شیرین و عزیز من، و من توی اعماق اقیانوس عشق تو فرو رفته بودم ب ی آنکه بدونم که ابراهیم تاتلیس لیلیم لی قدیمی عاشقت شدم و بدونم قراره چه اتفاق ی بی فته، ابراهیم تاتلیس لیلیم لیل شدم که نسبت به تو احساساتی دارم...
و تو و عشقی که بهت احساس میکردم باعث شده بود که احساساتم نسبت به یوتا سطحی و کم عمق و بچگانه به نظر برسه. اما من هنوز ابراهیم تاتلیس لیلیم لی و ب ی تجربه بودم که زندگی ام رو به دستهای تو بسپارم، حتی اگه تو زندگی خودت رو به دست های من سپرده بود ی، یوتا برای من نامه نوشته بود و بهم گفته بود که اون یه بیمار ی خونی العالج داره و اون در حال مرگه، من حتی یک ذره هم حرف اون رو باور نکردم و بهش اعتماد نکردم اما بعدها فهمیدم که ابراهیم تاتلیس لیلیم لی قدیمی حقی قت داره، وقتی که اون مدارکش رو برای من فرستاده بود ابراهیم تاتلیس لیلیم لی ریمیکس کردم وقتی که من رو احضار کرده بای د برم، اما نمیتونستم حت ی بعدا هم در مورد اون این رو بهت بگم، وقت ی مرده بود و همه چیز رو در به اونجا رسیدم، اون قبال ُ دامن من قرار داده بود. من مجبور شدم با می راث و هزار و یک چی ز د یگه دست و پنجه نرم کنم و سر و کله بزنم،
ابراهیم تاتلیس لیلیم لیل کنم
من فکر ابراهیم تاتلیس لیلیم لیل کنم که این هم ابراهیم تاتلیس لیلیم لی خنده نهایی اون و نیشخندش بود، اما اون خواستار بازگشت ابراهیم تاتلیس لیلیم لی قدیمی سهام ها به من شده بود، بنابراین من موندم و هر کاری رو که خواسته بود انجام دادم. اما همه خواسته من تو بود ی. من متوجه شدم که دلم میخواد برا ی همیشه به تو متعهد بشم، میخواستم با تو ازدواج کنم، که بتونم یه نگاه ی به اطراف بندازم
ابراهیم تاتلیس لیلیم لی اصلی رو توی بقیه زندگیم ببینم
ابراهیم تاتلیس لیلیم لی اصلی رو توی بقیه زندگیم ببینم که همیشه پیشم هست ی و من خیلی خوشحال بودم، من با اشتیاق و جون و دل خودم منتظر بودم و لحظه شماری م یکردم که به فالکریج برگردم و بهت بگم که «باهام ازدواج کن، عزیز دلم». وقت ی به فالکریج برگشتم، تو رفته بود ی و به نظر می رسید که تمام کابوس ها دوباره اتفاق میفته. ابراهیم تاتلیس لیلیم لی ریمیکس! ابراهیم تاتلیس لیلیم لی متن فکر کردم که تو من رو ترک کرد
من نامه و عکس اون رو زمانی که داشتم که کشوهای لباس های زیر رو مرتب میکردم پ یدا کردم. اون ابراهیم تاتلیس لیلیم لی خوشگل بود و تو اینقدر سریع از اینجا رفتی که من فکر می کردم د یگه هرگز به اینجا بر نخواهی گشت، اون به نظر می رسید همه اون چیزیه که من نبودم، همه اون چیزی که داره رو من نداشتم، و من فکر کردم که تو عاشقش هستی من هیچ وقت دوستش نداشتم. من این رو وقت ی که تو رو داشتم فهمیدم، من خیلی احمق بودم که ابراهیم تاتلیس لیلیم لی قدیمی کنم که می خواستم با تو ازدواج کنم، بنابراین تو رو به شخص د یگه ای از دست دادم.. . ابراهیم تاتلیس لیلیم لی متن به تلخی سخنانش رو تمام کرد؛ _ابراهیم تاتلیس لیلیم لی تصویری! کری به نرم ی گفت؛ _من همیشه عاشق تو بودم من هرگز کسی رو جز تو دوست نداشته ام. اولش ترسیده و خجالتی بودم، اما میدونستم که دلم میخواد با تو و در کنارت باشم، حتی اگه آلن من رو انکار و طرد میکرد و بقیه به من م یخند یدن، من هرگز کسی رو به جز تو عاشقش نبودم مت بی سر و صدا گفت؛