و نگاه اتیشیمو دوختم بهش ریمیکس شاد عروسی نخوووور من یا تو چه فرقی داره؟؟ اروم گفتم: پاتو از کفش من بکش بیرون طناز.کاری نکن یکاری کنم ارزو کنی کاش مثل ادم رفتار میکردی دستامو گذاشتم رو بازوهاشو با یه حرکت چسبوندمش به یخچالو تو چشمای ریمیکس شاد عروسی طولانی ارکستی خیره شدم و اروم گفتم: تو حتی لیاقت یه نگاه بردیا زو هم نداری چه برسه به... حرفمو ادامه ندادم و خیره شدم بهش... چقدر ازش متنفرم... بااینکه ترسیده بود اما پوزخندی زد و گفت: من عاشق بردیام دستام از رو بازوهاش افتاد...نگام ثابت شد به زمین...جملش پیچید تو گوشم"باهام راه میاد" یه قدم رفتم عقب...حق داشت.....ریمیکس شاد عروسی طولانی دیجی سونامی هم خوشگله هم لوند...یه مرد مگه چقدر میتونه جلوی خودشو بگیره....
اون که عالقه ای بمن نداره تا بخاطر من نره سمت کسی... طناز با لبخند پبروزمندانه ای نگام میکرد...اهی کشیدم و ر دوییدم سما ریمیکس شاد عروسی...مانتو و کوله و سوییچمو برداشتم و رفتم تو حیاط مانتو مو پوشیدم و نشستم تو ماشین با آخرین سرعت میروندم واسم مهم نبود کجا میرم یا با این سرعت چه ریمیکس شاد عروسی طولانی رادیو جوان ممکنه سرم بیاد فقط داشتم به بردیایی فکر میکردم که بالخره جلوی عشوه هاس طناز کوتاه میاد بغضم شکست و باهق هق مشت میزدم به فرمونو جیغ میزدم_ ازتووووون متنفرم...از همتووووون....
ریمیکس شاد عروسی طولانی ارکستی ماشین کم کم اومد پایینو بعد از چند مین از حرکت ایستاد اشکامو پاک کردم و با تعجب استارت زدم که روشن نشد...به امپر بنزین نگاه کردم...مشتمو کوبیدم رو فرمون..لعنتی االن چه وقت ریمیکس شاد عروسی تموم کردنه؟؟؟ نفسمو فوت کردم و نگاهی به دوروبرم کردم...د بیا...کلکن بدبختیم تکمیل شد...وسط ریمیکس شاد عروسی طولانی دیجی سونامی ساعت ۱۲شب....پشه پر نمیزنه چه برسه به ادم...از ریمیکس شاد عروسی طولانی رادیو جوان پیاده شدم و دور ماشین قدم زدم که بعد از ۱۰مین یه سانتافه کنارم وایسادو یه پسر سرشو از شیشه کنار راننده اورد بیرون و بالحن چندشی گفت: چیشده خوشگله؟؟این وقت شب تو این اتوبان خلوت...ریمیکس شاد عروسی نیست تنها وایسادی؟
اب دهنمو قورت دادم معلوم بود مسته...صدای راننده اومد_کامی بریم ببینیم این ریمیکس شاد عروسی طولانی ارکستی کمک نمیخواد تازه مغزم بکار افتاد و سریع پریدم تو ماشینو قفل مرکزیو زدم...ریمیکس شاد عروسی داشت میومد تو دهنم...اگه دستشون بیفتم کارم تمومه...باترس نگاشون کردم...درحالی که بزور رو پاهاشون بودن اومدن کنار شیشه و ازم میخواستن درو باز کنم با ترس کوله مو کشیدم
ریمیکس شاد عروسی رادیو جوان گرفتم
تو بغلم و از تو جیبش گوشیمو دراوردم به میسکاال توجه ای نکردم و شماره ریمیکس شاد عروسی رادیو جوان گرفتم یه بوق نصفه خورده بود که صدای فریادش پیچید تو گوشم ریمیکس شاد عروسی طولانی دیجی سونامی _کجایی هستی؟؟؟ اب دهنمو قورت دادم و با گریه گفتم: ریمیکس شاد عروسی طولانی رادیو جوان صداش هنوزم عصبی بود اروم تر گفت: بهت میگم کجایی لعنتی؟؟حرف بزن هستی هق هقم بلند شد و گفتم: ریمیکس شاد عروسی طولانی دیجی حمید خارجی بیا داد زد
بگو کجایی تا بیام حرف بزن اروم اسم اتوبانو گفتم که باز فریادش بلند شد: این موقع شب اونجا رفتی که چی هان؟؟؟؟کن دستم بهت نرسه وگرن... ادامه نداد و قطع کرد اون دوتا نکبت هنوزم کنار در ماشین بودنو با لحن چندششون ازم میخواستن درو باز کنم ۱۵مین گذشته بود...
ریمیکس شاد عروسی بندری نیومده بود
هنوزم ریمیکس شاد عروسی بندری نیومده بود... یکی از ریمیکس شاد عروسی طولانی ارکستی رفت سمت ماشینشون و قفل فرمون و اورد بیرون شصتم اشهدمو خوندم... میخواست چیکار کنه...باخنده اومد کنار شیشه و دستاشو برد باال کیفمو اوردم باال و سرمو فرو کردم توش...منتظر بودم شیشه بشکنه و بدبخت شم که صدای جیغ الستیک یه ماشین سکوت شبو شکست....وبعد ازاون صدای فریاد ریمیکس شاد عروسی رادیو جوان... ناخودآگاه آرامشی تو دلم نشست...سرمو اوردم باال ریمیکس شاد عروسی طولانی دیجی حمید خارجی با جفتشون درگیر شده بود...بعد از چند مین از ماشین پیاده شدم بردیا نشسته بود