مگه نه ارسالن؟ چشمکی به بهترین برنامه دوست یابی در ایران رایگان که اسمش دوست یابی نرم افزار بود زد و این بار با من چشم تو چشم شد. نمیدانم بی اراده بود یا نه، برای من به نشانه دانلود برنامه دوست یابی در اطراف یا آشنایی یا هر چیزی که من نمیدانم چه بود سرش را تکان داد و برای چند ثانیه ارتباط چشمیمان ادامه داشت و سپس دوباره به اطراف نگاه کرد و حرفهایش را ادامه داد.
بهترین اپلیکیشن دوست یابی در ایران یه شبه خیلی خاصه و مطمئنم میدونید
بهترین اپلیکیشن دوست یابی در ایران یه شبه خیلی خاصه و مطمئنم میدونید که با برگشتن دوست یابی نرم افزار به جمعمون چه چیزهایی انتظارمونو میکشه به همین خاطر ما پیشاپیش این اتفاقات خوب رو جشن میگیریم. همگی خوش بگذرونید. صدای موسیقی که به یکباره در فضا پخش شد برای لحظه ای من را از جایم پراند و باعث شد دستم را ناخودآگاه روی قلبم بگذارم. -خوبی گیسو؟چی شد؟ خنده ام گرفت. -هیچی..یه لحظه ترسیدم فقط. آتیال هم خندید و سرش را تکان داد. دستم را از دستش بیرون کشیدم و به سمت نوشیدنی ها رفتم. اهل نوشیدنی های الکل دار نبودم به همین خاطر همیشه بهترین برنامه دوست یابی در ایران رایگان را ترجیح میدادم. و "او" چقدر از این بابت من را تحسین میکرد.
آه، دوباره این افکار. شاید آن قدر که باید زمان نداشتم برای فراموش کردن. شاید هنوز خیلی زود بود. شاید. نمیدانم، شاید هم من خیلی ضعیف تر از آنی بودم که بتوانم عطر زندگیم را فراموش کنم. اما؛ بهترین اپلیکیشن دوست یابی در ایران! بس بود تمام این ضد و نقیض بودنم. همین چند دقیقه پیش بود که قول داده بودم دیگر احمق نباشم و همه چیز را تغییر بدهم. پس ضعیف بودن بس بود دیگر!
دانلود برنامه دوست یابی در اطراف پشت پیشخوان لیوانم را تا نصفه پر کرد.
دانلود برنامه دوست یابی در اطراف پشت پیشخوان لیوانم را تا نصفه پر کرد. تشکری کردم و به سمت صندلی ای که همان نزدیکی بود رفتم. پایم را روی پایم انداختم و جرعه جرعه نوشیدنی ام را مزه کردم. نگاهم به آدم هایی بود که غرق در خوشی و لذت فارغ از دنیای اطراف، خودشان را به دست موسیقی و بهترین برنامه دوست یابی در ایران رایگان سپرده بودند. صدای جیغ و سوت و هورا هایشان همراه با موسیقی بلند ناخودآگاه انرژی را به وجود آدم تزریق میکرد.
نگاهم به سمت ارسالن کشیده شد. دوست یابی نرم افزار که صاف ایستاده بود و به دیوار تکیه زده بود، هیکل ورزشکاری اش را بهتر میشد دید و دیگر خبری از آن شکم بیرون زده چند دقیقه قبل نبود. او هم کت و شلوار مشکی خوش دوختی به تن داشت که شانه های پهنش را بیشتر به رخ می کشید. موهای مشکی اش به طرز خوش حالی به سمت باال هدایت شده بود و این به نظرم جذابیت چهره اش را بیشتر میکرد. نگاهش به دختر ها و پسرهای وسط سالن بود اما میدانستم تمام حواسش جای دیگری است. این نگاه، دانلود برنامه دوست یابی در اطراف حالت چهره، همه شان از روز هم برایم روشن تر بود. چهره اش برایم آشنا بود، نمیدانستم کجا اما مطمئن بودم که قبال دیده بودمش.
بهترین اپلیکیشن دوست یابی در ایران قطع شدن صدای موسیقی دوباره توجهم به همان پسرک پر شور جلب شد. لبخندم پر رنگ تر شد. این پسر منبع زندگی بود. بهترین اپلیکیشن دوست یابی در ایران در همین لحظه. -اگه گفتین حاال نوبت چیه؟! دوست یابی نرم افزار از کسی در نیامد اما خنده های ریز روی لبهای همه نمایان شده بود. انگار همه می دانستند که وقت چیست. -همونطور که خودتونم اونطور که خنده های همچین ریز میزتون نشون میده می دونید وقت رقص با زوج هاییه که من انتخاب میکنم! می پرسین بهترین برنامه دوست یابی در ایران رایگان زوج چیه؟حاال بهتون میگم! کمی چرخید و تقریبا رو به روی من ایستاد اما نگاهش به سمت دیگری بود. -برای دانلود برنامه دوست یابی در اطراف که از رقص زوجی من اطالعی ندارن میگم.توی این رقص من دو نفر رو با هم زوج میکنم برای رقصیدن!