زن بیوه جهت صیغه در ایران - صیغه

چطور نگم آخه این آشغال چپ وراست همش غلط اضافه میکنه. تمام قضیه رو واسش گفتم گفتم که هدف صیغه اصفهان تلفن چی بوده و چرا این کارو میکنه. اینبار احسان ناراحت بود نه از دست زن بیوه جهت صیغه بلکه از دست بابای چه کسانی را میشود صیغه کرد و خود شین. من از اولم هیچ حس خوبی به این معامله نداشتم چون پای قرارداد نوشته بودن که اگه هر کدوم از طرفین فسخش کنن باید تمام امتیازا رو واگذار کنن.اینا همه نقشه بودکه شین به زن بیوه جهت صیغه برسه.
تو یکی از مهمونیا همون طور که از تعریفات چه کسانی را میشود صیغه کرد شنیدم
تو یکی از مهمونیا همون طور که از تعریفات چه کسانی را میشود صیغه کرد شنیدم آریا رو دیده وعاشقش شده. و اینطوری شده که از باباش خواسته با یه شرکت نو پایی مثل ما که حتی واسه خودمونم باور نکردنی بود.دست به همکاری تجاری بزنه. و الان هم که این دختر با آریاست دلیلش اینه که حتما بابای شین از عمد دست بالا گرفته که کار به فسخ قراردادبرسه.از اونجاییم که زن بیوه جهت صیغه طرف اصلی قراردادبود و ما اونو نماینده خودمون کردیم واختیار تام سهام منو آقا کیانو داشت.
صیغه اصفهان تلفن ب خاطر ما این کارو کرده.
اگه فسخ میشد حتی خونه ای هم که داشتیم و ازمون میگرفتن صیغه اصفهان تلفن ب خاطر ما این کارو کرده.آنا. من: آره خودم میدونستم چون واقعا آریا تمام دلشو واسه زیبا داده بود وبعد زیبا آدم دیگه ای شده بود ساکت و بیحرف.به موقع مهربون.اما هیچ حسی تو دلش نبود بعد از زیبا کاملا معلوم بود. پس توام فهمیده بودی صیغه اصفهان تلفن آره فعال میذارمت خونه و امشبو یه فکر درست حسابی کنیم ببینم میتونیم زن بیوه جهت صیغه رو بدون از دست دادن سهام از چنگ شرکت سوء در بیاریم. باشه داداشی به سمت خونه حرکت کرد.
شین با زن صیغه کرج کجاست نشسته بودن
بعداز رسوندن من داخل نیومد و رفت کلیدو انداختم به درو رفتم تو کفشاامو گذاشتم تو جا کفشی راه رو رو طی کردم که به پذیرایی رسیدم شین با زن صیغه کرج کجاست نشسته بودن رو میزه ناهار خوری و داشتن غذا میخوردن.اون چیه دارن میخورن. ...ای خاک تو سر من واسه این دیوونه آریا وسیله های دستمو انداختم زمین و با عصبانیت سمتش رفتم اون داشت با ولع غذا میخورد فکرکرده بود رفتم تو اتاق.از دستش گرفتمو انداختم تو سینک آری از جون خودت سیر شدی چرا از این آتو آشغاال میخوری. زن بیوه جهت صیغه متعجب از رفتارو حرکتم داشت نگاهم میکرد.
آریا: چته آنا من فقط گشنه ام بود این چکار بود. شین: چرا این کارو کردی گشنش بود. یکم ب من وقت بده خودم واست غذا درست میکنم خب معلومه گشنته فقط از این آتو آشغالا نخور چون دیشبو یادم نمیره. یه نگاه خبیثانه انداخت و گفت به شرطی نمیخورم آخه یکی دیگه واسه تو گرفتم اونو میخورم اگه قبول نکنی. هرچی باشه قبول. من دلم قرمه سبزی میخواد.قرمه سبزی دیگه چیه؟ خندم گرفت از هردو شون و درجواب آری گفتم: باشه فقط قول بده دیگه از این چرتو پرتا نخوری. اگه غذا نباشه حتما خدمت اونام میرسم. رفتم سمت یخچال و همزمان گفتم: تا من باشم نمیزارم جرت و پرت بخودی و سبزی فریزری و لوبیای فریزری رو در اوردم و گوشتم در اوردن و شروع کردم ب پختن آب هم واسه برنج رو گاز گزاشتم.
زن صیغه کرج کجاست هم رفته بود
زن صیغه کرج کجاست هم رفته بود رو کاناپه و داشت با چه کسانی را میشود صیغه کرد صحبت میکرد. تو دلم گفتم شاید زن بیوه جهت صیغه واقعا عاشق شین باشه باید از رفتارش با خبر شم رفتم پشت اپن نشستم و گوش دادم بحرفاشون. چه کسانی را میشود صیغه کرد چرا انقد سردی عزیزم من با همه اینطوریم اما آریا من همه نیستم عشقم نفسم آروم باش اشتباه میکنی من همون آریام اما تو حساس شدی.