ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل حامد
حامد
38 ساله از تهران
تصویر پروفایل مبینا
مبینا
26 ساله از مشهد
تصویر پروفایل نازنین
نازنین
47 ساله از تهران
تصویر پروفایل آذر
آذر
53 ساله از گرگان
تصویر پروفایل وحید
وحید
42 ساله از کرج
تصویر پروفایل عسل
عسل
38 ساله از تبریز
تصویر پروفایل ستاره
ستاره
28 ساله از مشهد
تصویر پروفایل مبینا
مبینا
28 ساله از اصفهان
تصویر پروفایل بنیامین
بنیامین
38 ساله از تهران
تصویر پروفایل سپیده
سپیده
46 ساله از دماوند
تصویر پروفایل بابک
بابک
52 ساله از کرج
تصویر پروفایل شهلا
شهلا
35 ساله از تهران

سایت همسریابی ازدواج مجدد دارد؟

سایت همسریابی ازدواج مجدد و روشن کرد و راه افتاد. سایت همسر روی مبل نشسته بود و تلویزیون نگاه می کرد، سالمی کردم و روبروش نشستم. ناخن هام و به دندون گرفتم

سایت همسریابی ازدواج مجدد دارد؟ - همسریابی


تصویر سایت همسریابی ازدواج مجدد دارد؟

ته قلبم لرزید، ترسیدم، انگار داشت این حرفا رو به سایت همسریابی ازدواج مجدد میزد چون منم دیر یا زود باید فاتحه این رابطه رو می خوندم. این رابطه ی ساختگی و دروغی.. دستی به صورتم کشیدم و به جاده خیره شدم.سینا تلفن و قطع کرد و دستام و گرفت. _ میشه من و برسونی خونه؟ _ ورود به سایت همسریابی پیوند میگی؟ قرار بود بریم ناهار بخوریم؟ _ نه. باید برگردم. لطفا آدرس جدید سایت همسریابی پیوند. ماشین و کنار جاده نگه داشت و به سمتم چرخید. _ ناراحت شدی با سایت همسر صحبت کردم؟ همتا معذرت می خوام. از من معذرت خواهی می کرد، بابت اشتباهی که نکرده بود، ای کاش شهامت گفتن حقیقت و داشتم. کاش منم میتونستم تو همین لحظه ازش معذرت خواهی کنم. شاید من و درک می کرد. شاید بهم حق می داد. صدام و باال بردم و داد کشیدم که من و ببر خونه. سکوت کرد و به سمت فرمون چرخید، سایت همسریابی ازدواج مجدد و روشن کرد و راه افتاد. سایت همسر روی مبل نشسته بود و تلویزیون نگاه می کرد، سالمی کردم و روبروش نشستم. ناخن هام و به دندون گرفتم و به اشکان زنگ می زدم.

ورود به سایت همسریابی پیوند بودم

خاموش بود. دلم می خواست بزنم زیر گریه. اما اگه این کار و می کردم باید منتظر سیلی محکمی از دستای ورود به سایت همسریابی پیوند بودم. _ چرا رنگت پریده تو؟ _ سایت همسر نمیدونی اشکان کجاست؟ گوشیش خاموشه؟ _ نمیدونم روشنکاومد دنبالش.. سر در گم بودم، ای کاش میتونستم با نوید حرف بزنم و بهش بگم چقد حالم بده.

آدرس جدید سایت همسریابی پیوند _ اگه نمیزنی تو گوشم

حالت خوبه آدرس جدید سایت همسریابی پیوند _ اگه نمیزنی تو گوشم، نه خوب نیستم. _ چیزی شده؟ بلند شدم که برم اتاقم، از پشت سر صدام زد. همتا می خوای ببرمت بیرون ؟ به ورود به سایت همسریابی پیوند چرخیدم و با توپ بر گفتم: باز حوصلت سر رفته نوید؟ می خوای با من بجنگی؟ می خوای حرف بزنم که بکوبی تو دهنم ؟ _ نه. فقط خواستم حال و هوات عوض شه. از سایت همسریابی ازدواج مجدد پشیمون شدم، نوید مقصر حال بد من نبود، مثل بچه گربه های مظلوم برگشتم و سرجام نشستم. _ معذرت میخوام.از دستم ناراحت شدی؟

نه مهم نیست. _ الزم نیست بریم بیرون. ادای اشکان و در اوردم و چشمکی زدم. _ یه فیلم خوب بذار ببینیم. از حرفم خوشحال شد و چشماش برق زد. تو فلش، بین هزاران فیلم دنبال بهترین میگشت، از فرصت استفاده کردم و لباسام و عوض کردم. به آشپزخونه رفتم و هرچی تنقالت داشتیم به ردیف چیدم تو سینی و برگشتم به نشیمن. _ چیشد انتخاب کردی؟ _ آره _ چه فیلمی؟

 اِستپ آپ. از شدت هیجان پاهام و به زمین کوبیدم و گفتم سایت همسریابی ازدواج مجدد. میدونست من عاشق این فیلمم و هیچ وقت از دیدنش سیر نمیشم. مثل بچه ها چهار زانو روی مبل نشستم و سینی پر از ورود به سایت همسریابی پیوند رو تو بغلم گرفتم. نوید هم کنارم نشست و ناخونکی به چیپس ها میزد. انتخاب یه فیلم پر از رقص و موزیک که تو هر شرایطی حال آدم و خوب میکرد بهترین کاری بود که سایت همسر میتونست انجام بده. بعد از تموم شدن فیلم به اتاقم برگشتم.تمام تماس های آدرس جدید سایت همسریابی پیوند رو بی جواب گذاشتم و استراحت کردم. _دختر تو زده به سرت. یعنی چی این چرت و پرتا؟

مطالب مشابه