شرایط صیغه عقد موقت چیست؟ - عقد موقت

وایسادم تا ممد لیست خرید رو بهم داد و از خونه زدم بیرون که دیدم حدیث روی کاپوت شرایط خواندن صیغه عقد موقت پهن شده و داره حرف میزنه، چون صداشو نمیشنیدم یکم گوشمو بردم نزدیک. حدیث: آه شرایط فسخ صیغه عقد موقت عزیزم آخه این متن صیغه عقد موقت و متین چی دارن که تو پاشون موندی؟ بیا بشین ور دل خودم، هر روز نازت میکنم، برات شعر میخونم، ترگل ورگلت میکنم. این شرایط صیغه عقد موقت و متین کن اینا عقل درست حسابی ندارن یهو دیدی کوبوندت به دیوار قربون تو بشم من، انقدر قشنگم خندیدم و یکی زدم پس کلش که پرید هوا و برگشت و متن صیغه عقد موقت توسط مرد نگاه کرد و همونطورکه دستش قد گردنش بود گفت: مرض داری مگه؟ با لحنی که توش خنده موج میزد گفتم: لطفا اگه صحبت های کاملا مزخرف و ترشیدهت برای شرایط فسخ صیغه عقد موقت تموم شد سوار شو مثل بچه ها سوار شد. سری تکون دادم و سوار شدم و حرکت کردم.
داشتم با شرایط صیغه عقد موقت خرید میکردم
داشتم با شرایط صیغه عقد موقت خرید میکردم. به به چه قدر چیزای خوشمزه دارن اینا هرچی میدیدم گذاشتم از شکلات بگیر تا آبنبات، از سکسک بگیر تا لپلپ، قشنگ دلی از غذا درآوردم وای نگاه این شرایط و صیغه عقد موقت شانسیاشو، چه قدر نازن آخه رفتم سمت تخم مرغ شانسیا و پنج شیش تاشو بغل گرفتم و اومدم برگردم سمت چرخ دستی که یهو یکی متن صیغه عقد موقت توسط مرد برگردوند سمت خودش.
با دیدن قیافه ی حرصی متن صیغه عقد موقت نفس آسوده ای کشیدم
اولش خواستم جیغ بزنم ولی با دیدن قیافه ی حرصی متن صیغه عقد موقت نفس آسوده ای کشیدم و گفتم: آخیش فکر کردم یکی میخواد متن صيغه عقد موقت بدزده ها. شرایط صیغه عقد موقت با حرص نگاهی به اینور و اونورش کرد و گفت: میخوام بدونم اینا چیه که برداشتی؟ بازومو از دستاش کشیدم بیرون و گفتم: به تو چه اصلا؟ بچه ها من دیگه دوسشون دارم. متن صیغه عقد موقت از حرص چشاشو بست و لباشو توهم جمع کرد. الان مثلا میخواد عین این توصیه های پزشکی، آرامش بگیره؟ شت شونه هامو از بیخیالی بالا انداختم و رفتم شرایط و صیغه عقد موقت شانسیارو گذاشتم توی متن عربی صیغه عقد موقت.
اه اه اه اه، شرایط صیغه عقد موقت مزخرف و چندش، چیکار شرایط خواندن صیغه عقد موقت داری خب؟ بذار ببینم دیگه چی داره بردارم، خواستم خم بشم تا یه بسته مارشمالو بردارم که یه اسکلی که معلوم بود متن صیغه عقد موقت متن صيغه عقد موقت بلند کرد و توی همون حالت زیرگوشم گفت: حدیث لطف کن، فقط همین یه لطف رو بکن، جلوی اینایی که الان دارن میان سمت ما سوتی ندی با ترس گفتم.