- کیفم جا مونده بود اومدم اون رو ببرم. عجب دروغیم گفتم من.
کیفم اونم بعد یه ماه؟
صیغه روزانه قم رو برسون. اون میتونه نجاتم بده.
پوزخندی نثارم کرد و گفت: - دنبال کیفت اونم بعد یه ماه اونم با این تیپ از راه رسیدی و یکمم خواستی رو صندلی چرت بزنی، آره؟!
الهی بمیری صیغه میشم پول میگیرم چرا چشات اینجورین چرا من رو از حرف زدن سلب میکنن آخه؟
صیغه میشم پول میگیرم را خطاب قرار داد
بابا اونور رو نگاه کن. با صدای صیغه روزانه قم که صیغه میشم پول میگیرم را خطاب قرار داد، نفس راحتی کشیدم و به سرعت سمت صیغه روزانه قم رفتم. اروین که از کارم تعجب کرده بود. روبه صیغه میشم اینم شمارم قم با تعجب گفت: - الان چی شد؟ صیغه میشم اینم شمارم قم تو مگه بادیگارد این دختری؟ صیغه میشم اینم شمارم قم به چهره ترسیده ام نگاه کرد و گفت: - خوب داداش حوری یکم ترسیده واسه همون. چگونه در قم صیغه پیدا کنیم میان ح رفش پرید و گفت: - من لولوخورخورهم مگه بترسه؟
با صدای ضعیفی گفتم: - از اونم بدتری. که انگار ایهان شنید و با چشمانش اشاره کرد خفه شم. اروین بعد اضافه کرد. صیغه میشم اینم شمارم قم این اینجا چیکار میکنه؟ منظور از این منم دیگه؟
من اسم دارم ها! قیمت صیغه در قم همانطور که مرا نگاه میکرد رو به چگونه در قم صیغه پیدا کنیم گفت: خوب داداش، راستش حوری اومده اینجا تا...
ولی صدای موبایل ازدواج موقت صیغه میشم اینم شمارم قیمت صیغه در قم را نجات داد.
با اخم رو به کسی که پشت تلفن بود گفت: - چیه، چیکار داری؟
و نمیدانم چی بهش گفت که یهو ازدواج موقت صیغه میشم اینم شمارم عصبیتر شد و غرید: - نازلی یه بار دیگه بخوای از این چرت وپرتا تحویلم بدی خودم با دستام خفت میکنم، فهمیدی؟ و گوشی رو قطع کرد. با شنیدن اسم نازلی، قیمت صیغه در قم با عصبانیت گفت: - زنیکه باز زنگ زده بود چی بگه داداش!
- خفه شو صیغه میشم اینم شمارم قم کجایی!
حق نداری راجب نازلی اینجوری حرف بزنی، فهمیدی؟ - ولی داداش... - داداش بی داداش. وبه سمت اتاقش رفت و صیغه میشم اینم شمارم قم کجایی را هم صدا زد.
از آنجا که خیلی کنجکاو بودم بدانم درباره چه چیزی حرف میزنند من هم یواشکی پشت در سنگر گرفتم. صدا ابتدا واضح نبود ولی بعدا چون با داد و بیداد حرف میزدند میتوانستم بشنوم. صدای صیغه میشم اینم شمارم قم کجایی که میگفت: _خوب چرا اینقدر به حرف نازلی اعتماد داری که نرفتی پیش یه دکتر دیگه؟ شاید اون دکتره اشتباه کرده و مشکل از تو نبوده؟ و با عصبانیت گفت: نازلی به من دروغ نمیگه صیغه حلال قم فهمیدی؟ - ولی اگه تو صاحب یه بچه از یه زن دیگه به جز نازلی باشی چطور؟ یهو صدا قطع شد و نفس من هم رفت. چی میگی ایهان؟
اینجوری میخواستی کمکم کنی! صیغه قم پردیسان با صدا خندید و گفت: چرت نگو صیغه حلال قم. من نمیتونم بچه دار شم، عقیمم!
این رو میدونی و داری این حرف رو میزنی!
سپس صیغه قم پردیسان گفت
- خوب تو فکر کن یکی از تو حامله شده و ادعا میکنه بچه توِ، یه درصد هم خوشحال نمیشی؟! - صدای شکستن چیزی آمد و سپس صیغه قم پردیسان گفت: - گوشات رو باز کن و خوب گوش کن صیغه حلال قم، اون موقع نه که خوشحال نمیشم، دستم را روی قلبم قلبم گذاشتم که میخواست سینهام را بشکافد. چه خوش خیال بود لعیا که میگفت عقدم میکنه!