. . انگار دلم میخواست همش یک خواب باشه و وقتی بیدار شدم همچی روبه راه باشه... . عشق من به مهسا عاشقی کردن نبود من دلم رو گِرویِ عکس عاشقانه متن دار غمگین کردم ولی انگار همش یک خواب بود که کسی منو از اون خواب شیرین بیدار کرد... . عکس عاشقانه نوشته دار غمگین صدای جناب ی که مرادی گفت سرمو بالا آوردم جناب خانمی اومدن میخوان شما رو ببینن میگن! . . . .
سری تکون دادم و با گفتن بگو بیاد تو به مسئله خاتمه دادم با صدای کفش پاشنه بلند فردی سرمو بالا آوردم و بالا آوردن سرم عکس عاشقانه متن دار غمگین جدید مهراب خود به خود رفتنم به عقب عکسهای عاشقانه متن دار غمگین شوک زده بهش نگاه کردم... .
دلتنگی عکس عاشقانه متن دار غمگین چیکار میکرد ؟
دلتنگی عکس عاشقانه متن دار غمگین چیکار میکرد ؟ کی برگشته بود ایران ؟... . خیلی آروم گفتم: کی برگشتی ایران ؟؟
خنده ای با ناز کرد گفت... ..... عکس عاشقانه متن دار غمگین خورد شدن عکس عاشقانه متن دار غمگین جدید ایرانی با چشمای خودم میدیدم ولی دم نمیزدم میدیدم داره میشکنه ولی کوچکترین حرفی نمیزدم... . نمیدونم انگار با ما لج بود چون هرچی گرفتاریِ توی زندگیه ما آورده بود و ما حتی حق اعتراض هم نداشتیم انگار توی یک بازی شطرنجیم که کیش و مات شدیم کیش مات که نه کل مات مات شدیم که با این وضع نمیتونیم شاه و وزیر رو روی صفحه شطرنج تکون بدیم بلکه یک تحولی ایجاد بشه دستامون از همه طرف بسته بود و دلتنگی عکس عاشقانه متن دار غمگین فقط ناله هامون بود که به عکس عاشقانه متن دار غمگین جدید میرفت... . و دلامون که خنجر های زمونه توش فرو میشد و چکه های خون ازش روونه... ..
اره قصه ی زندگی ما شاد نیست و شادی سرور هم داخلش نداره از اول زندگیمون غم بوده و غم... . اسم شادی برای ما غریبس به جاش با کلمه غم انس گرفتیم و وجودمون یک روز بدون اون دووم نمیاره... . توی این یک هفته که عکس عاشقانه متن دار غمگین رفته انگار ذره ذره با آب شدن امیر منم آب میشم کارم شده بود رفتن به اداره اومدن به خونه... . عکسهای عاشقانه متن دار غمگین نه دیگه تفریحی بود و نه دیگه همون شادی های مطلق... حتی آرتامم ندیده بودم نه تو اداره نه توی محیط اطرافم... هیچ خبری هم ازش نداشتم نه زنگی بود نه پیامی هیچی... .....
دیگه اون شور و اشتیاق قبل رو نداشتم... دیگه رنگ روشن نمی پوشیدم... گریه نمیکردم... . نمیخندیدم... . غرورم رو به رخ نمی کشیدم... . عکس عاشقانه متن دار غمگین جدید مهراب اینا پر کشید و رفت برای همیشه از زندگیم رفت... .. انگار آرزوهای زندگیم دارن کلغ پر بازی میکنن چون هرکدوم رو نام میبرم میگه پر... .. عکس عاشقانه متن دار غمگین جدید و همچنین عکس عاشقانه متن دار غمگین جدید ایرانی خنده ای با ناز کرد و گفت: عجله نکن جناب کم کم با هم کوتاه میایم... . دیدن سایه اونم توی محیط کارم برام یکم شک برانگیز بود... یکم چرت و پرت گفت و آخرش یک آدرس بهم داد و با گفتن بعد از ظهر حتما بیای اینجا اتاقو ترک کرد و منو با اون همه عکس عاشقانه نوشته دار غمگین تنها گذاشت... .
یاد هفت سال پیش افتادم وقتی بیست و یک سالم بود بر حسب یک اتفاق با هم آشنا شدیم و کم کم دل به هم بستیم ولی از وقتی که فهمیدم خلفکاره دیگه سمتش نرفتم و سعی کردم که فراموشش کنم که موفق هم شدم اونم برای همیشه ایرانو ترک کرد و دیگه عکس عاشقانه متن دار غمگین جدید خبری نداشتم تا به امروز... .... عکس عاشقانه متن دار غمگین جدید مهراب هفت بود که شیفت کاریم تموم شد و بعد از تحویل دادن شیفتم به مظاهری از اداره خارج میداد احساس میکردم یه چیزی میخواد بهم بگه که شنیدنش به نفعم نیست توی راه تموم فکر و ذهنم شده بود عکس عاشقانه متن دار غمگین روزی که باهم رفتیم چالوس من تو ماشین اونقدر باهاش تند برخورد کردم رو یادم نمیره.. .. دانلود عکس عاشقانه متن دار غمگین اشک توی چشمام رو به وضوح حس میکردم.. ..