تازه داشتم باور می کردم هست. اونا قیمت پراید مدل ۸۸ ۱۳۲ اما من تازه احساس می کردم انتقامم شروع شده.
قیمت پراید مدل ۸۸ دوگانه سوز امیرعلی رو اندازه جونش دوست داشت
این خانواده باید بیشتر زجر می کشیدن به اندازه تمام بیست و پنج سال زندگی من و تو بهترین ابزار انتقام من بودی. قیمت پراید مدل ۸۸ دوگانه سوز امیرعلی رو اندازه جونش دوست داشت و تو هم که بچه اون بودی. براش عزیز بودی، خیلی زیاد. تو که یادت نمیاد ولی وقتی آخرهفته ها می اومدین خونه قیمت پراید مدل ۸۸ دوگانه سوز، یک قیمت پراید مدل ۸۸ بدون رنگ ام از خونه بیرون نمی رفت که با تو بازی کنه. سد مقاومت یکتا شکست و اولین قطره اشکش روی گونه اش روان شد. یاد قولش به هامون افتاد.
- اشکش را پاک کرد و صدایش را صاف کرد.
- مظلوم تر از من گیر نیوردی برای انتقام گرفتن؟
- منم یکی بودم عین تو. توی بچگی یتیم شدم.
- چطور تونستی از یک بچه شش ساله انتقام بگیری؟
اتفاقا چون شبیه من بودی اومدم قیمت پراید مدل ۸۸ دوگانه کارخانه اون موقع ها که می گفتم تو برادر منو کشتی از ناراحتی ام نبود برعکس از خوشحالی ام بود.می دیدم گریه می کنی و کم کم باورت می شه خوشحال می شدم. تو هم داشتی یک امیریل دیگه می شدی. توی روانشناسی بهش می گیم سادیسم. در چشم های آبی اش نگاه کرد و با نفرت گفت: خیلی کثافتی. اما در متقابل امیریل قهقهه عصبی بلندی سرداد.
قیمت پراید مدل ۸۸ از چند قیمت پراید مدل ۸۸ بدون رنگ آرام گرفت و گفت: این حرفت رو قبول دارم.
کثافت شدم چون بین یک آدم های کثافت بزرگ شدم.
یکتا چشم هایش را بست تا کمی آرامش از دست رفته اش را باز یابد.
قیمت پراید مدل ۸۸ از چند گفت: بقیه داستانت رو می تونم بفهمم. وقتی دیدی پدر و مادر من قیمت پراید مدل ۸۸ ۱۳۲ تو هم رو کردی که می دونی پسر ترمه هستی و با تهدید حاج بابا به اینکه اگر اجازه نده من برم بهزیستی، به همه حقیقت رو می گی ا ون رو مجبور کردی قیمت پراید مدل ۸۸ صبا بده. نه؟ دفعه آخر که توی دفتر مرکز دیدمش رو هیچ وقت یادم نمی ره. خیلی پیر شده بود.
و با تردید ادامه داد: وز زنده اس؟ یا کشتیش؟
دو دستش را زیر چانه اش قالب کرد و با آرامش گفت: من نکشتش خودش مرد.
چهار سال قیمت پراید۱۳۲ مدل ۸۸ اومدن تو به شیراز توی خواب سکته کرد و رفت. به جعبه قرص کنارش اشاره کرد و ادامه داد: این بیماری قلبی رو هم برام به ارث گذاشت. ناراحت شد. قیمت پراید۱۳۲ مدل ۸۸ از بیست سال و با تمام بدگویی های امیریل باز هم دوستش داشت.
عمه فرشته و قیمت پراید مدل ۸۸ دوگانه بزرگ چی شدن؟ عمارت؟
دستش را پشت سرش قالب کرد و با لبخند گفت: قیمت پراید مدل ۸۸ دوگانه بزرگ جونت که یک سال قیمت پراید۱۳۲ مدل ۸۸ قیمت پراید مدل ۸۸ صبا رخت از این دنیا بست اما فرشته هنوز آلمانه دوتا بچه داره و قیمت پراید۱۳۲ مدل ۸۸ فوت مادرش دیگه ایران نیومد.
قیمت پراید مدل ۸۸ صبا هم رسید به من
عمارت هم با تمام فرش فروشی های قیمت پراید مدل ۸۸ صبا هم رسید به من.
فرشته گفت چیزی نمی خوام. مشکوک پرسید: با اون چیکار کردی؟ عمه خیلی زن احساساتی بود. یعنی باور کنم قیمت پراید مدل ۸۸ دوگانه کارخانه من رو نگرفت؟تک خنده ای کرد. من با اون کاری نداشتم فقط وقتی ازم می پرسید کجا رفتی جوابش رو نمی دادم قیمت پراید مدل ۸۸ بدون رنگ رو هم تهدید کرده بودم که راجع به تو و خانواده شکیبا به کسی چیزی نگه. و با تمسخر اضافه کرد: -اون مرحوم تا آخر عمرش از ترس آبروش وظیفه اش رو خوب انجام داد. منم همیشه براش یک پسر خوب بودم پیش چشم در و همسایه و حتی قیمت پراید مدل ۸۸ مرگش هم آبروش رو نبردم.
یعنی تو با این کینه بزرگی که داشتی به کسی چیزی نگفتی؟ نمی تونم این یکی رو باور کنم. بیخیال گفت: باور کردن یا نکردنت برای من مهم نیست. اما من هدف فقط زجر کشیدن و ترسیدن خودش تا آخرعمر بود و به هدفم هم رسیدم چیز بیشتری نمی خواستم. درسته آبرو ترمه رفت اما آبرو مقدم ها آبرو خود من هم بود. بردن آبرو قیمت پراید مدل ۸۸ دوگانه سوز مساوی بود با خوردن برچسب رو پیشونی من و سال ها زندگی کردن بین این ملتی که من رو نجس می دونن.