قیمت پراید مدل ۸۹ دوگانه سوز سرش را پایین انداخت تا حرف های قیمت پراید مدل ۸۹ دیوار را هضم کند که باز ادامه داد.
من می خواستم از قیمت پراید مدل ۸۹ دیوار یک قیمت پراید مدل ۸۹ دیوار دیگه بسازم. اینکه فکر می کردم و در اخر به این نتیجه می رسیدم
که هیچ کس اندازه من بدبخت نیست اذیتم می کرد. می خواستم حاال که قیمت پراید مدل ۸۹ صبا دست به کار نمی کشه خودم
یک قیمت پراید۱۳۲ مدل ۸۹ دیگه بسازم
یک قیمت پراید۱۳۲ مدل ۸۹ دیگه بسازم یک آدم پر از کینه و تنها. یک آدم با ظاهر خوب و باطل تو خالی یه جورایی طبل تو خالی.
قیمت پراید مدل ۸۹ دوگانه با تعجب سرش را باال اورد که قیمت پراید۱۳۲ مدل ۸۹ لبخندی زد. -قیمت پراید مدل ۸۹ دوگانه کارخانه.
فکر کنم قیمت پراید مدل ۸۹ دوگانه سوزی شما هوا شما رو بیشتر از ما داره. تو رو انداخت تو دامن شکیبا ها که االن بشینی جلوم
و با تعجب به من نگاه کنی. اگر من موفق بود تو کارم تو هم باید االن مثل من می نشستی اینجا و می خندیدی. من دیونم.
با تو می شدیم دوتا دیونه! حرف هایش بوی هذیان می داد. قیمت پراید مدل ۸۹ دوگانه جمع تر نشست و محتاط پرسید:
-زن یا بچه نداری؟انگار از خنده های بلند خسته شده بود که فقط لبخند می زد: نه. من خودم روانشناسی خوندم درسته
هیچ وقت روانشناس نشدم ولی فهمیدم که خودم سادیسم دارم. خودم رو درمان نکردم اما دنبال زنی هم نرفتم که اون
رو بدبخت کنم و یه بچه مثل خودم به این دنیا راه بدم. دلش سوخت. تمام حسش در آن لحظه در این کلمه جمع و ادا می شد؛
ترحم. قیمت پراید۱۳۲ مدل ۸۹ خودش را خوب توصیف کرده بود؛ طبل تو خالی بود. ظاهرش خوب و امروزی بود.
با این که نزدیک به پنجاه سال سن داشت ا ما هنوز ظاهر جنتلمن و شیکی داشت اما درونش خرابه ای بیش نبود. نمی توانست
در محکمه عقلش جای متهم و بی گناه را مشخص کند و حکم ببرد. گیج شده بود. سوال آخرش را پرسید: حاال حاللیت می خوای؟
انگار که جوک خنده داری تعریف کرده باشد؛ بار دیگر صدا قهقهه اش بلند شد و میلن خنده گفت: من؟... حاللیت؟ و کمی بعد که صدا خنده اش آرام گرفت، ادامه داد: باید قیمت پراید مدل ۸۹ همراه مکانیکیی باشه که حاللیتی باشه. من دارم می رم امریکا
اول از همه برای عمل قلبم ما در کل این بهونه اس. اشاره ای به سرش کرد. دیگه این مخ کشش این کشور رو نداره.
می رم بلکه یک جای دیگه زمین این بشه دو روزی بدون بدبختی زندگی کرد. االن که اومدم این ها رو بهت گفتم به خاطر حاللیت
و این چرندیات نبود فقط به این خاطر که تو حقت بود حقیقت رو بدونی. تو از دید من هنوز یک قیمت پراید۱۳۲ مدل ۸۹ دیگه ای
و مثل خود من حق داشتی حقیقت رو بدونی. از کارهایی که در حق تو و برادرت کردم ناراضی و شرمنده نیستم. من هر موقع که حس کنم
باید برای خالی شدن و لذت بردن خودم یک کاری انجام بدم؛ انجامش می دم. قیمت پراید مدل ۸۹ دوگانه متحیر قیمت پراید مدل ۸۹
را نگاه می کرد. خودش که گفته بود سادیسم دارد حاال بهتر منظورش را می فهمید. من فقط می خواستم تو حالت خوب نباشه.
چون... خنده ای کرد و به خودش اشاره کرد: من، قیمت پراید مدل ۸۹، هیچ وقت حالم خوب نبود. همش تحقیرم کردن. نه پدر دیدم و نه مادر.
یک روز آب خودش از گلوم پایین نرفت. تو هم باید مثل من می شدی من تمام تالشم رو کردم اما نشد که بشه. و با تمسخر ادامه داد:
-بهت گفتم که به قول عباس شکیبا قیمت پراید مدل ۸۹ همراه مکانیک هم کاری به کارمون نداره. سرش را پایین انداخت.
دستی به شقیقه هایش کشید. قبل اینکه بیای داخل و حتی موقع وارد شدنت هم می خواستم باز عذابت بدم و تهدیدت کنم
اما ادم باید یک جا بازی باید وایسه و شکستش رو قبول کنه. منم وقتی اومدی و جلوم نشستی قبول کردم که قیمت پراید مدل ۸۹ دوگانه
کارخانه ازت یک قیمت پراید مدل ۸۹ دیگه بسازم
کارخانه ازت یک قیمت پراید مدل ۸۹ دیگه بسازم. حقیقت رو بهت گفتم و االن هم بهت می گم از زندگیت می رم بیرون و دیگه نمی بینیم.
آدرس خاک رضا و زنش و شماره فرشته رو می نویسم می دم البرز بهت بده. زمزمه وار گفت: ادرس ترمه رو هم می خوام. پوزخند زد.
شاید باورت نشه اما تو اولین نفری هستی که مشتاق گرفتن ادرس خاک ترمه اس. البته اگر کسی می خواست هم نمی دادم
اما حاال چوناورت شه دروغی تو کارم نیست اونم برات می فرستم. اونم تهران خاک کردن. ایستاد و با پوزخند یک دستش را توی جیبش فرو برد
حاال هم پاشو برو پیش مجنون بیست سال پیشت. شنبه ها که می اومدم دنبالت می دیدم با حرص فک هاش رو روی هم فشار می ده
نگو تو که شش ماه ما رو مسخره خودت کرده بودی و یک کلمه حرف نمی زدی تموم زندگیت رو واسه شازده ریختی بودی رو دایره.
قیمت پراید مدل ۸۹ دوگانه سوز نیز ایستاد. دهان باز کرد که حرفی بزند که قیمت پراید مدل ۸۹ اجازه نداد. نمی خواد ازش دفاع کنی
. بیا همینجا قبول کنیم من از تو و هرچی به تو تعلق داره خوشم نمیاد و تو هم از من. امروز هم فقط یک آتش بس ابدی ایه که دیگه
ریخت هم دیگه رو نبینیم. اوکی؟ این را قبول داشت. دیدارشان آنطور که انتظار داشت پیش نرفته بود ا ما بد هم تمام نشده بود.
قیمت پراید مدل ۸۹ همراه مکانیک زیرلب گفت. روی پاشنه پا چرخید تا به طرف در خروجی برود که صدای امیر یل را شنید.
رفتی به هامون بگو بیاد داخل تا هدیه عروسیتون رو بدم.