ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل وحید
وحید
42 ساله از کرج
تصویر پروفایل بدون نام
بدون نام
47 ساله از تهران
تصویر پروفایل شیوا
شیوا
42 ساله از رباط کریم
تصویر پروفایل میترا
میترا
47 ساله از شهریار
تصویر پروفایل پرستو
پرستو
46 ساله از آبادان
تصویر پروفایل مهسا
مهسا
40 ساله از تهران
تصویر پروفایل بدون نام
بدون نام
39 ساله از تهران
تصویر پروفایل محمد
محمد
28 ساله از ساوجبلاغ
تصویر پروفایل محیا
محیا
28 ساله از تهران
تصویر پروفایل حسین
حسین
33 ساله از آمل
تصویر پروفایل حسین
حسین
51 ساله از کرج
تصویر پروفایل غزل
غزل
33 ساله از مشهد

لینک ورود به همسریابی سارا

من سلام کردم همسریابی سارا من نشنیدم مشکل گوشای شماس همسریابی سارا تلگرام یعنی میگی کر شدم؟ امکانش هست همسریابی سارا رایگان پس یادم باشه

لینک ورود به همسریابی سارا - همسریابی


ثبت نام در همسریابی سارا

امکانش هست همسریابی سارا رایگان پس یادم باشه

با صدای ایفون از سرگرد خدافظی کردمو از خونه خارج شدم.... همسریابی سارا رایگان یه تیپ دختر کش زده بود.... یه شلوار مشکی... پیراهن توسی رنگ..... جیله ی مشکی رنگ روش.... باهیکل خوش استیلش به ماشین تکیه داده بود..... .... سلام کوتاهی دادمو درماشینو باز کردم ونشستم جلو.... اهورا؛ علیک سلام من سلام کردم همسریابی سارا من نشنیدم مشکل گوشای شماس همسریابی سارا تلگرام یعنی میگی کر شدم؟ امکانش هست همسریابی سارا رایگان پس یادم باشه یه دکتر حلق وگوش برم اهوم حتما برو همسریابی سارا ورود دلارا وقتی اینجوری صدام میکرد دلم میلرزید...نمیدونم این چه حسی بود.... بله سایت همسریابی سارا جدید کجاس؟ سایت همسریابی سارا جدید با شنیدن اسم ارسام اخماشو تو هم کشیدو گفت صبح پرواز داشت رفت چییییی؟

تا سایت همسریابی سارا هردو سکوت کردیم

ولی ارسام که اخر هفته پروازش بود همسریابی سارا یه مشکلی پیش اومد مجبور شد زودتر بره... اخمامو کشیدم توهم سعی کردم بهش نشون بدم که ناراحت شدم پس چرا به من نگفت؟ همسریابی سارا تلگرام من نمیدونم میتونی از خودش بپرسی! این چرا یدفعه اینجوری شد؟ راستی چی میخواستی بگی؟ اهورا؛ هیچی.. اهان باش. دیگه تا سایت همسریابی سارا هردو سکوت کردیم..... وقتی به شرکت رسیدیم همراه ورود به سایت همسریابی سارا وارد اتاق مهندس رابعی شدیم رابعی؛ سلام خوش اومدین سلام مرسی رابعی؛ میتونید بشینید روی مبل دونفره کنار اهورا نشستم.... مهندس رابعیم جلومون روی مبل سه نفره نشست.... رابعی؛قهوه یا نسکافه؟ قهوه! همسریابی سارا جدید قهوه! رابعی سفارش سه تا قهوه داد همسریابی سارا خب وظایف ما چیه مهندس؟

رابعی؛ مسئول فروش دارو وهمچنین جذبشون به عهده ی تو باشه اهورا وقرارداد بستن با مشتری ها وشرکت های دیگه به عهده ی خانم مجد همسریابی سارا ورود عالیه فقط اگه میشه اتاقای مارو بهمون نشون بدید.... رابعی؛ حتما رابعی صدای مردی به اسم سعیدی زدو گفت اتاقمون رو نشونمون بده.... اتاق من واهورا دقیقا کنار هم بود..... تنها چیزی که بینمون فاصله انداخته بود دیوار بود..... ولی با این وجود بالکن اتاقمون به هم دیگه راه داشت.... قرار شد از هفته ی دیگه تو سایت همسریابی سارا کار کنیم......

با اون سایت همسریابی سارا قرار داد بستیم

در اتاقم باز شد و ورود به سایت همسریابی سارا وارد شد..... بله همسریابی سارا جدید پاشو باید بریم شرکت پروانه اونجا واسه چی؟ همسریابی سارا رایگان واسه قرار داد! اوکی باش کیف و گوشیمو برداشتم همراه ورود به سایت همسریابی سارا از شرکت خارج شدیم..... به شرکت پروانه رفتیم..... با اون سایت همسریابی سارا قرار داد بستیم.... دیگه کم کم داشت شب میشد..... باید میرفتم خونه اگه میشه منو در خونه پیاده کنی همسریابی سارا نه نمیشه چرا؟ همسریابی سارا جدید چون بهم قول شام امشبو دادی اهان یادم نبود همسریابی سارا تلگرام من یاداوری کردم اوکی اصلا حوصله ی بیرون رفتن با اهورارو نداشتم..... ولی خب قول داده بودم ونمیشد بزنم زیرش... همسریابی سارا ورود رسیدیم از ماشین پیاده شدم.....

رستورانی که اهورا در نظر گرفته بود بالای کوه بود یه جورایی نزدیک تلکابین..... دور میز دونفره ای که روبه فراز شهر بود نشستیم.... همسریابی سارا جدید چی میخوری؟ لبخند تلخی زدمو گفتم ماهی کبابی! ورود به سایت همسریابی سارا سفارش دوتا ماهی کبابی داد چشمامو دوختم به بیرون از پنجره واقعا شهر از این بالا قشنگ بود.... با صدای اهورا به طرفش برگشتم همسریابی سارا تلگرام منظره ی قشنگی نه؟ اره همسریابی سارا رایگان ولی نه قشنگ تر از منظره ی روبه روی من چی؟ همسریابی سارا ورود هیچی دلیل شام امشب چیه؟

مطالب مشابه