ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل فرناز
فرناز
40 ساله از تهران
تصویر پروفایل بدون نام
بدون نام
34 ساله از تهران
تصویر پروفایل پارسا
پارسا
33 ساله از کرج
تصویر پروفایل سمانه
سمانه
27 ساله از ارومیه
تصویر پروفایل بهنوش
بهنوش
31 ساله از تهران
تصویر پروفایل زهره
زهره
42 ساله از اردبیل
تصویر پروفایل آتنا
آتنا
43 ساله از ورامین
تصویر پروفایل مصطفی
مصطفی
34 ساله از رباط کریم
تصویر پروفایل ایلماه
ایلماه
33 ساله از خمینی شهر
تصویر پروفایل اردلان
اردلان
45 ساله از شمیرانات
تصویر پروفایل مهدی
مهدی
41 ساله از تهران
تصویر پروفایل هادی
هادی
41 ساله از دلیجان

مبلغ صیغه موقت چقدر است؟

چون شب بود و خارج از شهر بودیم همه جا تاریک بود.دلم آرامش کنار مبلغ مهریه صیغه موقت بودنو میخواست الان کجا بود.. ... رسیدیم خونه احسان ماشین و رو پل نزد.

مبلغ صیغه موقت چقدر است؟ - صیغه


هزینه و مبلغ صیغه موقت

آنا باشین دست داد وبعد رفت سمت در ورودی.. ....... آنا راه نفسم بسته بود. داشتم خفه میشدم. ینی کنه این هانگ فقط از جلو چشمم گم شه. صدایی از پشت سرم اومد.و دستمم هم زمان به طرف صدا کشیدا شد عسلم بیا بامن امشبو مهمونم باش. آنا جان کجا میخوای بری.؟من میرم خونه میای بریم؟ هیچ جا، میخوام بیام خونه میری.. و دیگه مهلت حرف زدن نداد به هانگ گفت پس بدو عجله دارم. دستمو کشید. دلم خیلی خیلی گریه میخواست رو شکر احسان نجاتم داد از شر این مرتیکه هیز. سوار ماشین که شدیم. فلشو از کیف دستیم در اوردمو گرفتم سمت امیر.

این چیه. از اونجایی که هانگ ایمیلای زیادی واسش میاد.وقتی داشت با دوستاش حرف میزد گوشیشو برداشتم رمزشم که بعد چند بار دقت تو این مدت یاد گرفتم. اینم از اون فلشاست که به گوشی میخوره یو اس بی شون.همه اطلاعات گوشیشو کشیدم بیرون. ایمیلا شو چجوری فرستادی اونور. همه رو سیو کردم تو قسمت یاد داشت بعد از قسمت یاد داشت فرستادم اونور. کارت حافظه اصلا وقت زیادی نبرد اما ایمیلا یکم وقت گیر بود در کل با دو بار برداشتن گوشی وقتی اون عوضی مست و پاتیل بود گوشیشو کش رفتم وسط دخترا بود.وقتی میومد کنارم آروم گذاشتمش سرجاش. من ترسیدم اینطور کار سختی بهت بدم وای آنا دمت گرم خیلی باحال بود. کم کم بچه ها مدارکشونو رو کردن. اینا فکرشون کجا بود من فکرم کجا. دلم از زمینو زمان گرفته بود.

کاش...هزینه صیغه موقت یک ماهه الان کنارم بود

کاش...هزینه صیغه موقت یک ماهه الان کنارم بود سر میزاشتم رو پاش وموهامو نوازش میکرد. هیچ وقت یادم این شب کذایی رو. مبلغ مهریه صیغه موقت با یکی دیگه رقصید..نه آریای من این کارو از رو اجبار کرد. بغض گلومو گرفته بود. چون شب بود و خارج از شهر بودیم همه جا تاریک بود.دلم آرامش کنار مبلغ مهریه صیغه موقت بودنو میخواست الان کجا بود.. ... رسیدیم خونه احسان ماشین و رو پل نزد. و رو به امیر گفت. داش امیر منو آنا میریم تایه جایی بر میگیردی. باشه احسان فقط زود برگردین. احسان رو به من گفت. آجی بیا جلو. رفتم و جلو نشستم. امیر ازم تشکر کرد متوجه اشک چشام شدو گفت هزینه صیغه موقت ۱۴۰۰ همه چیزو بسپر. بی هیچ حرفی جلو ماشین نشستم.

یکم که گذشت احسان شروع کردن. آنا میدونم امشب شب سختی بود واست میدونم خیلی آدم بای صبور باشی که چیزی رو که میبینی و داغونت میکنه بروز ندی. اما خواستم بدونی که آریا هم با این شرایط راضی نیست. آنا جان محکم باش مطمئنم یه روزی روزای سختمون الخصوص تو ام تموم میشه کارم باید تا سه روز دیگه تموم شه این ینی باید قبل از چهارده روز برگردیم نقشه عوض شده. امشب. ..امشب بابای... بابای شین گفت یه سفر پنج روزه واسه شین و هزینه صیغه موقت یک ماهه ترتیب داده.که بعد از بدرقه مهموناسورپریزشون کنه با هواپیمای اختصاصی برن. و مطمئنم. .. مبلغ صیغه موقت هم میره چون این سفریه اجباره تحمیل شده به آریاست الان همه ما مث مهره های ا آقای سو هستیم ا. مبلغ صیغه موقت مجبوره بخاطر ما و شرکت به این زندگی تن داده.

 میبرمت فرودگاه که هزینه صیغه موقت ۱۴۰۰ رو ببینی

حالا هم دارم میبرمت فرودگاه که هزینه صیغه موقت ۱۴۰۰ رو ببینی این تنها کاری بود که از دستم بر میومد واستون انجام بدم. احس..احساک چی میگی ها...آریا مبلغ صیغه موقت مال منه تو چی میگی آریا کجا داره میره میفهمی آریا تموم هستیه منه من بی مبلغ مهریه صیغه موقت نف..نفسم بالا نمیاد. احسانم از حال زارم گریه اش گرفت.و بابغض هرف میزد میفهمم خواهری ببخشید بر میگرده دلش مال تواه. احسان بگو. ..بگو بیاد بگو آریا تو دوستم نداشته باش بگو هزینه صیغه موقت یک ماهه باهام بد باش فقط باش من تحمل ندارم. آنا آجی ببین اینو این ماشین مبلغ صیغه موقت و شین فقط آروم باش.اینطوری بی تابی نکن. دست احسانو گرفتم. داداشی آریای منو نزار ببره. مبلغ مهریه صیغه موقت بره دیگه رفته شین نمیزاره بیاد.

مطالب مشابه