تا خواست چیزی بگه که با صدای متن زیبا عاشقانه برای عشقم هردومون به سمتش برگشتیم … مهسا جون….دنیل بیاین دو تا عروسک انتخاب کردم…یکی مال من…یکی مال جملات زیبا عاشقانه برای عشقم … عروسکایی که انتخاب کرده بود تقریبا شبیه هم بودن تنها فرقشون رنگ لباساشون بود…رفتم سمش روی داده بود نگاه کردم….خیلی خواستنی و خوشگل شده بود …
خوب متن زیبا عاشقانه برای عشقم کدومش برای منه؟ متن عاشقانه زیبا برای عشقم طولانی عروسکی که لباس قرمز داشت به سمتم گرفت و گفت: این مال تو…این دختر لباس سبزم برای من…خوشت میاد..؟؟؟؟؟ با خنده یک بوسه روی لپ سفیدش زدم + معلومه..مگه میشه خوشم نیاد؟؟؟ … کاترین با یه آخ جون بلند پرید تو بغلم..انگار دنیارو بهش دادن... .. صدای دنیل اومد.. متن عاشقانه زیبا برای عشقم طولانی دوستتو خفه کردی..بابایی فهمید که چقدر عاشقشی! … × متن عاشقانه زیبا برای عشقم کوتاه با یه اخم از بغلم اومد بیرون دنیل….حسودیت شد؟
جملات زیبای عاشقانه برای عشقم خفه نمیشه
جملات زیبای عاشقانه برای عشقم خفه نمیشه..من کوچولویم زورم نمیرسه که خفش کنم…بهانه ی دوروغی نیار … وای دیگه نمیتونستم خودمو کنترل کنم…
کشیدمش توی بغلم و محکم لپشو بوسیدم + وای دختر تو چقدر شیرینی..این شیرینی خوب نیستا میخورمت … ناز خندیدو مثل با ادای من جوابمو داد: وای جملات زیبا عاشقانه برای عشقم توهم شیرینی…اونقدر شیرین که میام میخورمت … صدای خنده ی دنیل به هوا رفت…من و متن زیبا عاشقانه برای عشقم برگشتیم و بهش نگاه کردیم … اونقدر زیبا و از ته دل میخندید که ناخودآگاه ماروهم وادار به خنده میکرد.. الحق درو تخته رو برای هم جور متن عاشقانه زیبا برای عشقم طولانی یکی میخواست مثل خودش…
یک متن زیبا عاشقانه برای عشقم شدی
یک متن زیبا عاشقانه برای عشقم شدی دوست یکی مثه خودت شیطون و دوست داشتنی … از روی زمین بلند شدم و با یکی از دستای آزادم دست متن عاشقانه زیبا برای عشقم طولانی گرفتمو گفتم... .....
امیر این یک هفته که متن زیبا عاشقانه جدید برای عشقم نبود فکرش داشت دیوونم میکرد که الان چیکار میکنه ؟ نکنه اشک به چشماش بیاد... آشفته شده بودم و نمیدونستم دلیلش چیه ؟! . . با رفتنش متن عاشقانه زیبا برای عشقم کوتاه رو برای هردومون سخت کرد! . . . . انگار بند بند وجودم اسم اونو فریاد میزد تمام کارام بهم ریخته بود نمیتونستم تمرکز کنم و واقعا این نشونه ی خوبی نبود... . فقط با یک اشتباه تمام زندگیمون رو نابود کرد... یک اشتباه واهی که اصل حقیقت نداره... یاد اون روز افتادم رفتم پیش آرتام که همیشه مثل داداش نداشتم بود رفتم تا بگم من یک متن زیبا عاشقانه برای عشقم رو دوست دارم و به رستا بگه که بعد کیش بریم خواستگاری چون واقعا نمیتونستم ببینم که ازم حتی یک کیلومتر دوره رفتم باهاش صحبت کردم بهش گفتم که متن زیبا عاشقانه برای عشقم رو دوست دارم نمیدونم چیشد که یک ساعت بعد جملات زیبا عاشقانه برای عشقم اومد تو اتاقم و اون تعریف کنم و من بیشتر از این رنجور شده بودم...
انگار متن عاشقانه زیبا برای عشقم کوتاه با این کارش شخصیت و غرورمو زیر پاش له کرد و حتی اینقدر منو لایق ندونست که بخوام حرف بزنم... ..این بود عشقی که متن زیبا و عاشقانه برای عشقم کوتاه ازش حرف میزد؟! . . . اگه عاشق بود چیزی رو که فقط شنیده اونم اشتباه باور نمیکرد و دلیل میخواست... . بعد از رفتنش انگار شکستم... خورد شدم... انگار از درون داغون شدم و از بیرون صد سال پیر تر... . انگار تمام شهر عطرش پیچیده بود و همه جا جملات زیبای عاشقانه برای عشقم رو صدا میکردن... آره جنون وار دوسش داشتم و دارم ولی آخرش دنیای نامرد دستامونو از هم جدا کرد و باز هم زمانه برای زندگی ما تاخت... توی این مدت اینقدر حواسم پرت بود که به گریه های یواشکی رستا و خط و نشون کشیدناش با آرتام هم مشکوک نشدم..