ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل حمید
حمید
55 ساله از تهران
تصویر پروفایل سحر
سحر
40 ساله از خوی
تصویر پروفایل شیوا
شیوا
42 ساله از رباط کریم
تصویر پروفایل حامد
حامد
32 ساله از تهران
تصویر پروفایل غزل
غزل
33 ساله از مشهد
تصویر پروفایل میترا
میترا
47 ساله از شهریار
تصویر پروفایل محیا
محیا
28 ساله از تهران
تصویر پروفایل پرستو
پرستو
46 ساله از آبادان
تصویر پروفایل مهسا
مهسا
40 ساله از تهران
تصویر پروفایل بدون نام
بدون نام
47 ساله از تهران
تصویر پروفایل ساسان
ساسان
30 ساله از کرج
تصویر پروفایل داود
داود
57 ساله از رباط کریم

معرفی بهترین سایت دوست یابی در سایت زیر

حالا دیگه سه تامون داشتیم اب بازی میکردیم و مثل موش اب کشیده خیس شده بودیم. چه حالی داد به دوست یابی در ایران بعد از چند دقیقه که خسته شدیم رفتیم

معرفی بهترین سایت دوست یابی در سایت زیر - دوست یابی


سایت دوست یابی

شما بشین خودم میریزم. چایی ریختم و نشستم. مامان گفت دوست یابی، شهریار و نیما دیشب که رفتی بالا خیلی رفتن تو فکر و ناراحت شدن. میخواستن بیان بالا و ازت معذرت خواهی کنن ولی من اومدم دیدم خوابی گفتم بزارن واسه فردا. احتمالا امروز میان پیشت معذرت خواهی به درد خودشون میخوره تولدم به درک دوست یابی حالش بد شد من ناراحت شدم دیگه خودت میدونی. تو بهتر از همه میتونی با زبونت کار رو درست کنی. یه لقمه خوردم و گفتم. باش. میدونم چیکار کنم. رفتم لباس پوشیدم تا برم دنبال میشا و دوست یابی تلگرام تا بریم یکم بگردیم. رفتم پایین و گفتم مامااااان من دارم میرم بیرون با میشا و رویا ناهارم نمیام منتظر نباشین. باشه خوش بگذره سوار شدم و بهشون زنگیدم تا حاضر بشن.

رفتم دنبال میشا بعدم دوست یابی تلگرام

اول رفتم دنبال میشا بعدم دوست یابی تلگرام. خب کجا بریم حالا؟ دوست یابی گفت نمیدونم هرجا خودتون میدونین اووو تو هنوز تو فاز خوابی؟ بیدار شو بابا.. دوست یابی در ایران خندید و گفت بریم یه جایی که بتونیم دوست یابی تلگرام رو اژیرش کنیم.. فهمیدم منظورش چیه اکی. بزن برییییییم.... رفتیم پارکی که منو دوست یابی در ایران خیلی دوستش داشتیم. خیلی خوشگل و کوچولو بود.رویا که هنوز یکم چرت میزد واسه همین دستشو گرفتم دوست یابی ایرانی هم رفت شیر کاکائو بخره.

رفتیم نشستیم روی نیمکت روبه روی یه حوض که وسطش فواره داشت. رویا سرشو گذاشت رو شونم و چشماشو بست. دوست یابی رایگان اومد دوست یابی؟؟ پاشو شیر کاکائو بخور خواب از سرت بپره یکی هم به من داد. دوست یابی شیطونی جوابی به میشا نداد و فقط سرشو تکون داد. به دوست یابی رایگان اشاره کردم که شیرشو بخوره.

وقتی تموم شد سره رویا رو از روی شونم برداشتم و تکیه دادم به صندلی. خیلی اروم با میشت به سمت حوض رفتیم و دوتا دوست یابی با واتس اپ خودمون رو پر از اب کردیم. با دوست یابی ایرانی یه لبخند خبیث زدیم و رفتیم جلوش واستادیم. یهو باهم جیغ کشیدیم. رویاااا دوست یابی شیطونی با وحشت چشماشو باز کرد و پاشد واستاد. ولی تا بلند شد تمام ابی که توی دوست یابی با واتس اپ بود و خالی کردیم رو صورتش.. خودمون ترکیدیم از خنده ولی رویا هنوز تو شوک بود بعد از چند ثانیه تازه فهمید چی شد پاشد دویید دنبال ما. حالا ما بدو اون بدو.

همه کسایی که توی دوست یابی در سوئد بودن داشتن به ما میخندیدن

همه کسایی که توی دوست یابی در سوئد بودن داشتن به ما میخندیدن. دوست یابی شیطونی داشت دنبال ما میومد که یهو نمیدونم چی شد که افتاد کنار حوض و اه نالش به هوا رفت. سریع رفتیم پیش رویا چی شد؟ پات پیچ خورد؟ منو دوست یابی در ایران همینطور که باهاش حرف میزدیم سرمون رو بریدم جلو تا ببینیم داره گریه میکنه یا نه.

که دوست یابی تلگرام یهو دوتا دستاشو کرد تو حوض پر اب کرد و ریخت روی ما دهنمون از سردی اب باز شد و جیغ کشیدیم دوست یابی شیطونی دوباره بالامون اب ریخت منم رفتم مثل کار همون رو کردم. دوست یابی ایرانی هم اول هنگ کرد ولی بعد از چند ثانیه بهمون ملحق شد. حالا دیگه سه تامون داشتیم اب بازی میکردیم و مثل موش اب کشیده خیس شده بودیم...

چه حالی داد به دوست یابی در ایران

بعد از چند دقیقه که خسته شدیم رفتیم رو نیمکت نشستیم.. اخییش چه حالی داد به دوست یابی در ایران گفتم من میرم سه تا چای بگیرم الان خیلی میچسبه. اکی برو رفتیم جای بوفه ی دوست یابی در سوئد و گفتم سه تا چای لطفا فروشندش که پسر جوونی بود با تعجب بهم نگاه کرد و گفت خانوم اینجا رو با استخر اشتباه گرفتی؟

مطالب مشابه