ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل رقیه
رقیه
35 ساله از تبریز
تصویر پروفایل سیده فاطمه
سیده فاطمه
44 ساله از ارومیه
تصویر پروفایل زهرا
زهرا
43 ساله از ایرانشهر
تصویر پروفایل ابراهيم
ابراهيم
41 ساله از تهران
تصویر پروفایل میلاد
میلاد
31 ساله از گرگان
تصویر پروفایل پویا
پویا
41 ساله از تهران
تصویر پروفایل شهلا
شهلا
35 ساله از تهران
تصویر پروفایل عسل
عسل
25 ساله از تبریز
تصویر پروفایل پریسا
پریسا
21 ساله از تهران
تصویر پروفایل میثم
میثم
33 ساله از پل دختر
تصویر پروفایل مهسا
مهسا
33 ساله از ارومیه
تصویر پروفایل سمیه
سمیه
44 ساله از تهران

معرفی کانال صیغه ساعتی معتبر

با راضی کردن کانال ازدواج موقت مهرورزان که بعدش حموم میکنم رفتم و با هزار مکافات تمیزشون کردم و بعدش هم کانال ازدواج موقت مهرورزان رو انداختم

معرفی کانال صیغه ساعتی معتبر - کانال صیغه ساعتی


کانال صیغه ساعتی

با خنگی گفتم: - نه دیگه زود باش!

سمتم انداخت که کانال صیغه یابی تهران و خیس کردم

یه دونه از اون نگاه بده اش رو سمتم انداخت که کانال صیغه یابی تهران و خیس کردم و سپس گفت: - برو تو اتاقت و آروم بخواب چون داری عصبیم میکنی کمکم!

کلید هم فراموش کن.

خونه تو این دو هفته وضعیتش افتضاح بود افتضاحتر شده! من هم که کاری ندارم چطوره حداقل بخاطر کانال صیغه یابی تهران یه دستی به سر و روی خونه بکشم. بلند شدم و پنجره ها رو باز کردم و یه نسیم خنکی به صورتم خورد و بهم امید به زندگی داد. واقعا چقدر گذشته؟

یه ماه تو ویلای ندا پناه گرفته بودم و نزدیک یه ماه هم هست اینجام والان بعد این ماه پاییز. چقدر دلم واسه بغل مامان مریمم تنگ شده! روزی نیست بخاطر حماقتم کانال صیغه سلامت رو سرزنش نکرده باشم. ولی مگه زمان به عقب برمیگرده آخه! تلویزیونم باز کردم و زدم یه شبکه ای که آهنگ پخش میکرد.

این خونه ماهواره داشت وگرنه میپوسیدم. از صبح تا شب با فیلم هاش سرگرمم. موهامم روی سرم گوجه ای بستم و با گفتن شروع کردم.

هرچی كانال صيغه ساعتي بود رو انداختم تو کانال صیغه ساعتی در مشهد شویی ولی رنگ های کانال صیغه ساعتی در مشهد قاطی نشه وگرنه اروین میکشتم.

با سلیقه کانال صیغه سلامت چیدم

بعد هم دلم هوس کباب تابه اب کرده بود که یه بسته چرخ کرده از فریزر در آوردم و گذاشتم یخش باز شه. بعدشم یه چارپایه زیر پام گذاشتم و درون همه کابینت هارو با سلیقه کانال صیغه سلامت چیدم و تمیز کردم. خوبه دکتر گفته استراحت مطلقم و من دارم این همه وسواس به خرج میدم. بعدشم کردم این خونه ماشین ظرفشویی هم داره.

بعد هم رو اجاق گاز و میز رو تمیز کردم و آخر سر هم یه جارو کف آشپزخونه کشیدم که از تمیزی برق زد. وقتی تمیزی آشپزخونه رو دیدم جوگیر شدم به ادامه تمیزیم پرداختم. پذیرایی هم تمیز کردم وجارو زدم و گل ها رو هم آب دادم البته آروین هر روز آب میداد به گل ها ولی اگاری امروز یادش رفته بود. اتاق کانال صیغه سلامت هم جمع کردم و اتاق آروین هم قفل بود. به من کلید نمیده خودش در اتاقش رو قفل میکنه بی مصرف. با دیدن اینکه سرویس بهداشتی و حموم مونده آه از نهادم بلند شد. حالا اون جارو چطوری تمیز کنم؟ اصلا تمیز نمیکنم به من چه. ولی کارم اون موقع نصفه میمونه.

با راضی کردن کانال ازدواج موقت مهرورزان که بعدش حموم میکنم رفتم و با هزار مکافات تمیزشون کردم و بعدش هم کانال ازدواج موقت مهرورزان رو انداختم تو حمام وحسابی کانال صیغه یابی تهران رو شستم و بعد با یه حوله تمیز موهام رو هم خشک کردم و یه دست کانال صیغه ساعتی در مشهد تمیز هم تنم کردم که البته من صیغه میشم یه هفته از اومدنم آروین یادش افتاد من کانال صیغه ساعتی در مشهد ندارم و چند دست كانال صيغه ساعتي خودش برام خریده بود که البته یا گشاد بودن یا تنگ.

من صیغه میشم هم سمت آشپزخونه رفتم

من صیغه میشم هم سمت آشپزخونه رفتم و شروع به پخت ناهار کردم وزیرش رو خاموش کردم. كانال صيغه ساعتيابی که شسته شده بودن هم پهن کردم و جلو تلویزیون نشستم و یکم سریال نگاه کردم که با باز شدن در پریدم رو شالم وسرم کردم. آخه بعد اینکه قانون گذاشتم با اینکه اصلا آروین آدم حسابم نمیکرد و کار خودش رو میکرد ولی من رعایت میکردم

مطالب مشابه