ببین بخاطر یه حرف ساده چطور اعصاب هر دومون رو بهم میریزی حرف ساده؟ با شنیدن صدای سایت هلو ازدواج موقت حرفم رو ادامه ندادم چی شد اخه یهو هانا جون وقتی جوابی ازم نشنید سرزنش وار به اریا چشم دوخت من میدونم زیر سر توعه هلو موقت ازدواج این دختر باذوق از خونه بخاطر دیدن تو حاضر شد رنگ نگاه سایت هلو ازدواج موقت تغییر کرد لبخند کمرنگی روی صورتش نقش بست و بعد سرد درجواب سایت همسریابی هلو ازدواج موقت گفت تو به کارای منو نامزدم کار نداشته باش نیشخندی روی لبهام جا خوش کرد.
به نظر سایت هلو ازدواج موقت لبخند برداشتش کرد
که به نظر سایت هلو ازدواج موقت لبخند برداشتش کرد و ادامه داد بریم هانا؟ مثل خودش تای ابرومو بالا فرستادم و جدی نگاهش کردم که خندید سایت همسریابی هلو ازدواج موقت از رفتارمون جا خورده بود و با تعجب نگاهمون میکرد بعد از اتمام یک سری خرید ها سایت همسریابی هلو ازدواج موقت رو جلوی در خونه ای ویلایی نزدیک های همون پاساژ پیاده کردیم هلو موقت ازدواج بعد از پیاده شدن سایت هلو ازدواج موقت به صندلی جلو اشاره کرد پشت چشمی نازک کردم که خندید پیاده شدم و روی صندلی جلو نشستم از شیشه ی ماشین به چشم های ناراحت مهستی هلو موقت ازدواج چیست کردم چشمی به نگاه منتظرش بخشیدم که لبخند زد و با مادرش چیزی گفت و سایت همسریابی هلو ازدواج موقت بوسی روی هوا برام فرستاد هلو موقت ازدواج ماشین رو به حرکت دراورد چشمکم بلدی بزنی؟ تای ابرویی بالا انداختم و نگاهش کردم.
هلو موقت ازدواج چیست از روبرو گرفت
که هلو موقت ازدواج چیست از روبرو گرفت به من چشم دوخت و خندید باشه بابا من اشتباه کردم خیلی بیشتر از اشتباه بی مقدمه گفت دلت برام تنگ شده بود؟ از سوالش جا خودم و قلبم جوری شد به چشم های شیطونش هلو موقت ازدواج چیست کردم و پشت چشمی نازک کردم اره خیلی دلم برای طعنه ها و زخم زبونات تنگ شده بود اخه تو فامیل کسی رو نداشتم این همه بارم کنه تو برام تازگی داری دل تنگت میشم مجدد بلند خندید ماشالله حاضر جوابیا از پنجره به بیرون خیره شدم که ماشین رو کناری پارک کرد و به سمتم برگشت با تعجب نگاهش کردم و پرسیدم چرا اینجا وایسادی؟ لبخند کجی زد و شیطون جواب داد اخه کار دارم ترسیده به اطراف هلو موقت ازدواج چیست کردم که بلند خندید و از ماشین پیاده شد نفسم رو با صدا بیرون فرستادم هلو موقت ازدواج در سمت من رو باز کرد و دستش رو به سمتم دراز کرد دستش رو پس زدم و خودم پیاده شدم سوالی و دلخور نگاهم کرد با اینکه اون ناراحتم کرده بود دلم نیومد حالا که خوش رفتاری میکنه حالش رو بگیرم.