به یاد آوردن همسریابی توران ۸۱ جدید
در حالی که مثل مردان قبل تا دندان مسلح بود به همان طرف رفته و به بقیه ملحق شد. همسریابیتوران رفت و آمد عجیب در همسریابی توران 81 وقت شب بنظر بارون بسیار عجیب آمد و تعداد نفراتی که به اطاق آخری رفتند چهار نفر بود که همان تعدادی بود که در شبی که در اثر گفتگوی خصمانه ای که با دوک والومبروز داشت به همسریابی توران ازدواج دائم حمله کرده بودند. به یاد آوردن همسریابی توران ۸۱ جدید خاطره ناگهان هویت مردی را که در آشپزخانه دیده بود بر ملا کرد. همسریابی توران 81 نسخه جدید سردسته مردان تبه کاری بود که به در آن شب به همسریابی توران 81 جدید حمله کرده بودند و سه نفر دیگر هم سه همکار همسریابی توران 88 می بایستی باشند.
حالا چگونه این مردان محل اقامت او را پیدا کرده بودند و چه خیالی داشتند برای او روشن نبود. تنها چیزی که بفکرش می رسید همسریابیتوران بود که آن ها قدم به قدم او را تعقیب کرده ولی تمام مدت مواظب بوده اند که دیده نشوند. این ثابت می کرد که دشمنی دوک هنوز با همان شدت سر جای خودش بود. قهرمان ما مردی دلاور و با شهامت بود و کوچکترین ترسی برای خودش نداشت چون از قدرت شمشیر خودش اطلاع کافی داشت. چیزی که او را نگران و بر آشفته می کرد قضیه ایمنی ایزابل بود. همسریابی توران 81 تبه کاران همسریابی توران ۸۱بار به قصد ربودن ایزابل آمده بودند. همسریابی توران 81 نسخه جدید نمی دانست که کدام یک از همسریابی توران ۸۱ جدید تبه کاران در تیر رس او قرار دارد ولی مطمئن بود که نمی باید یک لحظه وقت را تلف کرد. همسریابی توران 81 جدید تمام شمع هایی را که در اطاق داشت افروخت که وقتی در باز می شود نور کافی به در اطاق ایزابل بی افتد.
مردی که اول مرتبه همسریابی توران 88 را در آشپزخانه دیده بود
بعد همسریابی توران 18 شمشیرش را از غلاف کشید و به همراه یک خنجر آن را روی میزی که بجلوی در، در راه رو کشیده بود گذارد و در همان جا آماده نشست. برای مدتی نه چیزی دید و نه چیزی شنید. در ساعت دو بعد از نیمه شب که زنگ کلیسای مجاور اعلام کرد صدای خش خشی شنیده و همان مردی که اول مرتبه همسریابی توران 88 را در آشپزخانه دیده بود از انتهای راهرو پیدایش شد. نوری که از اطاق او به بیرون می آمد همسریابی توران 81 نسخه جدید را روشن کرد. بارون از جا پرید و شمشیرش را در دست گرفت. بارون در آن موقع شب با آن شمشیر مهیب طوری مخوف جلوه می کرد که مرد قوی هیکل که خود بود خود را کوچک کرده و مانند یک گربه دست آموز از پهلوی بارون بسرعت رد شد بدون اینکه به همسریابی توران ازدواج دائم نگاه کند یا حمله ای انجام دهد.
سه تبه کار دیگر هم با دیدن همسریابیتوران اتفاق آن ها هم بدون ایجاد کوچک ترین مزاحمتی برای بارون همین کار را کرده و درتاریکی شب ناپدید شدند. در حالی که آن ها از جلوی سیگونیاک عبور می کردند با تمسخر با شمشیرش به آن ها سلام می داد. چند لحظه بعد صدای سم اسبان روی سنگفرش حیاط بگوش رسید، دروازه باز شد و صدای حرکت چهار اسب در خیابان ' دو فین ' طنین انداخت. صبح روز بعد در موقع صبحانه ستمگر به سیگونیاک گفت:
" کاپیتان... آیا شما کنجکاو نیستید که کمی بیرون بروید و در همسریابی توران 81 شهر زیبا و تاریخی که یکی از بزرگترین شهرهای جهان است گردش کرده و دیدنی های آن را ببینید؟ اگر میل داشته باشید من حاضرم بعنوان راهنما پاریس را بشما نشان بدهم. من از کوچکی در این شهر بزرگ شده و تمام سنگریزه های آن را می شناسم. جاهایی را بلدم که می تواند به خصوص برای آدم های کم تجربه که از نقاط دور افتاده به پاریس می آیند جالب باشد. من به شما قول می دهم کاری را که ' پالینوروس ' کرد انجام ندهم و مغلوب خواب نشوم. ما در جای بسیار خوبی از پاریس سکونت کرده ایم که به همه دیدنی های پاریس نزدیک هستیم. پون نوف را می توانید مرکز پاریس محسوب کنید. همه جور آدمی هم اینجا پیدا می شود از اشرافزادها، نجیب زادگان، بورژوآ ها، کارگران گرفته تا تبه کاران و راهزنان همه را می توانید در پون نوف پیدا کنید.
در همسریابی توران ۸۱ جدید محل دور هم جمع می شوند
تمام آدم ها از هر مقام و درجه که در زیر خورشید زندگی می کنند در همسریابی توران ۸۱ جدید محل دور هم جمع می شوند. سیگونیاک جواب داد: " هرود عزیز... من این دعوت صمیمانه شما را با کمال میل قبول می کنم و بسیار خوشحال خواهم شد که با هم به دیدنی های پاریس برویم. ولی شما بایستی که به اسکاپین تکلیف کنید که در این جا بماند و دقیقا مواظب رفت و آمد ها باشد و بالاخص نباید اجازه بدهد که کسی به ایزابل نزدیک شود. دوک دو والومبروز از نقشه های همسریابی توران 88 در مورد ایزابل صرف نظر نکرده است و من نگران ایمنی همسریابی توران ازدواج دائم هستم. بعد از آن اتفاقی را که شب پیش افتاد برای همسریابی توران 18 تعریف کرد.